آخرين ارسال هاي انجمن
انجمن
نوشته شده توسط : محسن

شهید عبدالرسول محمدپور

زندگينامه :

جاده اي كه از كنار گلزار امام زاده حسن فسا مي گذرد، تو را در پيچ و خم زندگي و در نشيب كوهي سترگ به روستايي نجيب مي رساند كه "فدشكويه اش" مي نامند. به محض ورود، نخل هاي سر به فلك كشيده و كوچه هاي كاهگلي روستا تو را مهمان نجابت مردمي مي كند كه در طول ساليان، فرزندان دلاوري را در دامان خود پرورش داده و تقديم اسلام و انقلاب كه هر يك از جمله حماسه سازان هشت سال دفاع مقدس بوده اند.

نموده اند سردار شهيد عبدالرسول محمدپور در سال 1344 در چنين حال و هوايي ديده به جهان گشود و در دامان پرمهر پدر و مادري با ايمان پرورش يافت. از شش سالگي پا به دبستان گذاشت و دوران مختلف تحصيل را تا سال سوم دبيرستان ادامه داد. وي در ايام شكوهمند انقلاب در جريان مبارزات مردمي عليه رژيم ستمشاهي قرار گرفت و با شركت در تظاهرات و راهپيمايي ها و تكثير و توزيع اعلاميه هاي حضرت امام در مبارزات حق طلبانه بيش از پيش اهتمام ورزيد تا آنجا كه تاكيد او در مداومت فعاليت هاي ضدرژيم به اخراج وي از مدرسه انجاميد.

پس از پيروزي انقلاب نيز دست از تلاش و مبارزه برنداشت و پس از گذراندن دوران آموزش بسيج در اول خردادماه 1360 به جبهه اعزام شد و به خيل رزمندگان مكتب ولايت در ايستگاه 7 آبادان پيوست. در تاريخ يكم آذرماه 1360 رسما به عضويت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي درآمد و تنپوش سبز و مقدس سپاه برازنده قامت رساي او گرديد. در اواخر همين سال براي سركوب شورش خوانين محلي در فيروزآباد به اين منطقه ماموريت يافت و پس از بازگشت، غرب كشور را جهت ادامه مبارزه برگزيد. وي مدت دو سال در واحد اطلاعات و عمليات سپاه "بانه" به انجام وظيفه پرداخت و در جريان مبارزه با اشرار و ضد انقلاب به شدت مجروح گرديد و در بيمارستان مسلمين شيراز بستري و مورد عمل جراحي قرار گرفت. وي در سال 1361 سنت حسنه حضرت رسول(ص) را به جا آورد و همسري شايسته و وفادار برگزيد كه ثمره اين پيوند فرخنده سه فرزند مي باشد كه آخرين يادگار شهيد بعد از شهادت او تولد يافت.

سردار شهيد محمدپور در طول هشت سال دفاع مقدس جبهه هاي غرب و جنوب را عرصه مبارزات خود قرار داده و در عمليات هاي مختلف از جمله فتح المبين و والفجر 10 شركت كرد. وي در زمان شهادت، معاونت حفاظت و اطلاعات لشكر 33 المهدي(عج) را به عهده داشت كه خاطره قهرمانيهاي او در گردان فجر را هرگز ياران و همرزمان دلسوخته اش از ياد نخواهند برد. بيست و هشت اسفندماه 1366 يادمان پرواز ملكوتي اوست. آري، سردار شهيد عبدالرسول محمدپور پس از عمري تلاش و مبارزه سرانجام در عمليات والفجر10 در حالي كه براي شكار تانك هاي دشمن به سوي آنها مي تاخت مورد اصابت گلوله قرار گرفت و با پيكري پاره پاره به ديدار دوست شتافت.

وصيت نامه :

"از شما مي خواهم كه به ريسمان الهي چنگ بزنيد و متفرق نشويد، هرچند اختلاف سليقه و نظر وجود دارد و وجود خواهد داشت. اهداف مشترك، اعمال مشترك و نظرات مشترك بايد درخت انسجام شود و از آن ميوه اتحاد به بار آيد. از خواهران و برادرانم مي خواهم كه سنگر فضيلت و علم را رها نكنند و افتخار خدمتگزاري به امت اسلامي را كسب نمايند."



:: موضوعات مرتبط: آشنایی با شهدا زندگی نامه , زندگی نامه م--ی , آشنایی باشهدا وصیت نامه , وصیت نامه م--ی , عملیات والفجر10 ,
:: برچسب‌ها: عملیات والفجر 10 ,
:: بازديد از اين مطلب : 1402
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 8
|
مجموع امتياز : 40
تاريخ انتشار : سه شنبه 24 بهمن 1391 | نظرات (0)
مطالب مرتبط با اين پست
ليست
مي توانيد ديدگاه خود را بنويسيد

کد امنیتی رفرش

پذیرش تبلیغات
ليست
       
خاطرات ودلنوشته ها
آشنایی با شهدا زندگی نامه
آشنایی باشهدا وصیت نامه
شهدای دیزیچه
موضاعات متفرقه
شهدای شهر طالخونچه
شهدا-عملیات
شهدای رهنان

شهدا را ياد كنيم حتي با يك صلوات

سلام مهمان گرامي؛
خوش آمديد ،لطفا برای حمایت اطلاعاتی ما
معرفي شهداي شهر ومحل خود در سايت عضو شويد
باتشکر مديريت سايت

عضويت در سايت