حسين را همراه با ساير مجروحين به درمانگاه آوردند سمت چپ لباسش
خوني بود....
و جاي سوراخي روي جيب لباسش ديده مي شد .
در اولين نگاه همه او را شهيد
فرض مي کردند ظاهر امر خبر از اصابت گلوله به قلب مي داد....
اما حسين سرحال بود!!!!!!
همين
توجه همه را به سوي او جلب مي کرد دکترها به سمتش دويدند پيراهنش را به دقت بررسي
کردند....
سوراخ تير درست روي قلبش بود!!!!
اما تيري به قلب او اصابت نکرده و تنها خراشي بر
روي سينه ايجاد داده بود و .... همه از ديدن اين صحنه عجيب خدا را به بزرگي ياد
کردند.
شهید حسین عیدی
:: موضوعات مرتبط:
خاطرات ودلنوشته ها ,
خاطرات ,
:: برچسبها:
خاطرات شهدا ,
شهادت ,
عجایب جنگ ,
امدادهای غیبی ,
:: بازديد از اين مطلب : 1027
|
امتياز مطلب : 2
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 10