آخرين ارسال هاي انجمن
انجمن
نوشته شده توسط : cyber24

مثل درخت اگرچه زمینی بود،جایی در این مغاک نمی خواهد

این مرد آسمانی خاک آلودحتی دو مورد خاک نمی خواهد

مانند موج رفت که برگردد دریا - دلش - دچار تلاطم شد

توفان و هرچه داشت به دستش بود : گفت این سفر که ساک نمی خواهد

خورشید از تمام تنش سرزد : نالید رعد، بنجره گریان شد

شب بوی باد بادیه مستش کرد : با او کویر : تاک نمی خواهد

بگذار ساده بنویسم : ها...شاعر که اصلا اهل تعارف نیست

آدم برای گفتن از او حتما الفاظ هولناک نمی خواهد

او بچه ی محله ی ما بود : آن گمنام سرشناس تر از باران

هرچند استخوانی از او مانده : او خانه اش پلاک نمی خواهد

او رفت و عده ای پس از او مردند:خوبی به شکل مرگ...!نه سنگین تر!

او رفت و عده ای پس از او خوردند : آدم مگر خوراک نمیخواهد؟!

او رفت؟نه ! نرفت!همین جاهاست : در کوچه ها : کنار خیابان ها

دستی بکش به شیشه : تماشا کن : غیر از دو چشم پاک نمی خواهد

او ماند با تمام غزل هایش : ما را زمان صدا زد و با خود برد

ما لال : مثل عقربه : هی می رفتیم : گفتند : تیک تاک نمی خواهد

او سال نامه نیست که یک هفته چاپش بکنیم  یا بفروشیمش

یک لحظه نامه است : بخوانیمش : او حق اشتراک نمی خواهد

من خسته ام از این همه او گفتن : او : او نبود و نیست : تو هستی : تو

این که به یک شهید تو می گویم : این قدر شرم و باک نمی خواهد

حضار!در ادامه به یک تبلیغ : با گوش هوش : گوش کنید امشب!

من بچه ی محله ی او بودم: این جا کسی کراک نمی خواهد؟؟؟‍



:: موضوعات مرتبط: شعر ,
:: بازديد از اين مطلب : 940
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 40
تاريخ انتشار : چهارشنبه 24 خرداد 1391 | نظرات (3)
مطالب مرتبط با اين پست
ليست
مي توانيد ديدگاه خود را بنويسيد

جانباز در تاريخ : 1348/10/11 - - گفته است :
جانبازان عاقل

غلامرضا رفیعی.... چشمانش غرق در اشک است و با افتخار می گوید: من افتخار می کنم که در این مملکت با جوانانی مثل شما زنده هستم، اگرچه این زندگی سخت است. در فکه جانباز شدم. عملیات کربلای 5 بود به گمانم که تک تیرانداز بودم و کار به نبرد تن به تن رسید و...

خاک پای شهدا در تاريخ : 1348/10/11 - - گفته است :
تاکسی که مرا از ترمینال جنوب تا خانه ام آورد 100 تومان بیشتر گرفت . چون می گفت باید ماشینش را ببرد کارواش . گرد و غبار لباس خاکی من را میخواست بشوید !!!

شرمنده شهدا در تاريخ : 1348/10/11 - - گفته است :
ما 300 هزار شهید دادیم تا امامی چون خمینی کبیر (ره) رهبرمان گردد. !

ما 300 هزار شهید دادیم تا حکومت ظلم را در این مملکت سرنگون کنیم !

ما 300 هزار شهید دادیم تا بیش از 8 سال در برابر تهاجم و تجاوز وحشیانه صدام به پشتوانه همه قدرت های ظالم ، بایستیم و وجبی از خاک وطن به دشمن نبازیم !

ما 300 هزار شهید دادیم تا مولای عشق مان "حضرت آیت الله خامنه ای" سکان هدایت انقلاب اسلامی را در ایام بحرانی و توطئه باران دشمنان، در دست گیرد !
ما 300 هزار شهید دادیم تا قدم آمریکا و انگلیس و روس و فرانسه ، در این خاک پاک قلم گردد !

ما 300 هزار شهید دادیم تا آمریکا و مزدورانش ، از ملت ایران عصبانی باشند و از این عصبانیت بمیرند !

ما 300 هزار شهید دادیم تا بدون هر گونه حمایت شرق و غرب ، کمونیسم و امپریالیسم ، انقلاب مان را فقط و فقط با تکیه بر اسلام و با هدایت امامی عظیم، به پیروزی برسانیم !

ما 300 هزار شهید دادیم تا اصل 110 ولایت فقیه در قانون اساسی کشورمان چون گوهری بدرخشد ، ثابت و مقدس گردد. !

ما 300 هزار شهید دادیم تا 30 سال انقلاب اسلامی مان را بیمه کنیم !

ما 300 هزار شهید دادیم تا . . . . . . . . . .

هنوز هم تک تکمان حاضریم آخرین قطرات خون خویش را به پای نطام اسلامی و ولایت فقیه فدا کنیم ؛ که این را تا به امروز ثابت کرده ایم . . . .


التماس دعا و یا علـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی . . .

کد امنیتی رفرش

پذیرش تبلیغات
ليست
       
خاطرات ودلنوشته ها
آشنایی با شهدا زندگی نامه
آشنایی باشهدا وصیت نامه
شهدای دیزیچه
موضاعات متفرقه
شهدای شهر طالخونچه
شهدا-عملیات
شهدای رهنان

شهدا را ياد كنيم حتي با يك صلوات

سلام مهمان گرامي؛
خوش آمديد ،لطفا برای حمایت اطلاعاتی ما
معرفي شهداي شهر ومحل خود در سايت عضو شويد
باتشکر مديريت سايت

عضويت در سايت