آخرين ارسال هاي انجمن
انجمن
نوشته شده توسط : محسن

و من یقاتل فی سبیل الله فیقتل او یغلب فسوف اجرا عظیما

چه زیباست شهادت. چه زیباست دیدار خدا. چه زیباست لقاءا... ، چه زیباست در کنار حسین بودن چه زیباست تکه تکه شدن، چه زیباست در ره حق فنا گشتن و چه زیباست دیدار معشوق(شهید مجید بهرامیان).


زندگی نامه

شهید مجید بهرامیان در سال 1344 در خانواده ای مذهبی در شهرستان سبزوار به دنیا آمد. به گفته اطرافیان از همان کودکی دوست داشتنی و مهربان بود. در دوران تحصیل شاگرد ممتاز و ورزشکاری با اخلاق بود و برای معلمان جذاب و دوست داشتنی بود.

سال دوم راهنمایی شهید مجید بهرامیان مصادف با وقوع انقلاب اسلامی بود و او که سرشار از احساسات پاک و مذهبی بود و در خانواده ای مذهبی پرورش یافته بود، همراه مردم در راهپیمایی ها شرکت می کرد و مدرسه را سنگر مبارزه با طاغوت کرده بود.

با آغاز جنگ تحمیلی تصمیم به رفتن به جبهه گرفت اما سن کم او مانع می شد. بنابراین به بسیج روی آورد و در تبلیغات بسیج شروع به فعالیت نمود تا این که در سال چهارم دبیرستان به هنگام عملیات خیبر موفق به اعزام گردید.

او به راستی عاشق شهادت و جهاد در راه خدا بود و کسانی که با او بوده اند حالات او را به یاد دارند. آن گاه که به نماز می ایستاد گویا هر چیز را غیر از خدا از یاد می برد. پیوسته دعا می کرد و از خداوند می خواست که شهادت را نصیبش کند. نامه ها و نوشته هایی که از وی برجای مانده است سرشار است از شوق به شهادت و لقاءا... آن جا که می گوید چه زمانی شهادت و دیدار خداوند، آن جا که می گوید شهادت ای واژه رهایی و آزادی دوستت دارم و همیشه در جستجویت هستم و می گوید شهید تو را هم دوست دارم زیرا تو با خدا دیدار کرده ای و در کنار حسین قرار گرفته ای و در وصیت نامه در آخرین کلامش خدا را به سالار شهیدان، حسین(ع) قسم می دهد و از خدا چنین طلب می کند که اللهم الزقنا توفیق شهادت فی سبیل الله.

شهید مجید بهرامیان هیچ گاه وظیفه اصلی خود که درس خواندن بود را فراموش نکرد و در حالی که در جنگ شرکت می کرد درس هم می خواند. او در سال 63 در کنکور سراسری شرکت کرد و در رشته تربیت بدنی دانشگاه اصفهان پذیرفته شد. او در دانشگاه از دانشجویان مذهبی و متعهد به انقلاب و خط امام بود. به اعتقاد همکلاسی هایش او دانشجویی مسلمان، انقلابی، با شور و شوق و دوست داشتنی بود. در کنار این مسائل از ورزشی که با فرهنگ اسلامی آمیخته بود، غافل نبود.

شهید مجید بهرامیان در کنار درس و دنشگاه حضور در جبهه را فراموش نکرد و عاشقانه در فرصت های ممکن به سوی میادین نبرد می شتافت.

او در اسفند ماه 1364 در عملیات والفجر 8 در حالی که به خاطر مجروحیت از شرکت در عملیات منع شده بود، ولی با اصرار شرکت کرد و با شوقی جانانه در مقابل دشمن چون کوه ایستاد و عاقبت به واژه رهایی و آزادی شهادت دست یافت و به آرزوی دیرین خود رسید.

ارزانی تو باد شهادت از آن که حق            این جامه را به قامت آزادگان برید

مجید رفت در حالی که الگویی جاودانه برای دانشجویان به ویژه دانشجویان تربیت بدنی باقی مانده. اینک نام این عزیز بر تارک بزرگترین مجموعه ورزشی دانشگاه اصفهان، خاطرات او را فراموش نشدنی می سازد.



:: موضوعات مرتبط: آشنایی با شهدا زندگی نامه , زندگی نامه الف--ج , آشنایی باشهدا وصیت نامه , وصیت نامه الف--ج , عملیات والفجر8 ,
:: برچسب‌ها: شهدای دانشجو , شهید بهرامیان , شهدای دانشگاه اصفهان , شهدای سبزوار , دانشجویان سبزوار , شهدای فرهنگی , شهداي دانشجو ,
:: بازديد از اين مطلب : 1059
|
امتياز مطلب : 1
|
تعداد امتيازدهندگان : 6
|
مجموع امتياز : 11
تاريخ انتشار : چهارشنبه 11 تیر 1393 | نظرات (2)
مطالب مرتبط با اين پست
ليست
مي توانيد ديدگاه خود را بنويسيد

سامانه پیامک در تاريخ : 1393/04/20 - - گفته است :
با سلام خدمت شما مدیر محترم

برای داشتن یک سامانه حرفه ای و رایگان همین حالا اقدام نمائید. سامانه sms5002.ir به شما یک پنل پیامک کاملا اختصاصی رایگان می دهد با این سامانه پنل ارتباطی جدیدی بین سایت و کاربران خود آغاز کنید. برای فعال سازی همین حالا اقدام نمائید.

جهت ثبت نام به آدرس زیر مراجعه نمائید

sms5002.ir/register.php

تا خدا در تاريخ : 1393/04/17 - - گفته است :
تمام حجم زمین، هیچ در برابر تو

چقدر بوی اقاقی گرفته پیکر تو

خبر رسید که چشمان باغ غمگین است

که تکه تکه شده قامت تناور تو

از آن زمان که دلت را به آسمان دادی

گرفته عطر بهشت خدا سراسر تو

تو آن قناری سرخی که در تمام زمین

به گوش می رسد آوازهای آخر تو

به آسمان که رسیدی فرشته ها خواندند

سرود گرم رهایی، شب مقدر تو

میان کوچه ی هم نامت، آسمانی محض!

هنوز چشم به راهت نشسته مادر تو

دوباره یاد تو در قلب دفترم پیچید

دوباره بوی اقاقی گرفته سنگر تو

سلام.خدا قوت برادر بزرگوار.
وبتون بسیار زیباست.با نوای وتون خیلی گریه کردم.بسیار عالیست.اجرتون با گل نرگس.
اجرتون با شهدا...

تو که همه جا هستی...
دیدی گمت کردم....شکلکشکلک
دلتون خدایی.التماس دعا

کد امنیتی رفرش

پذیرش تبلیغات
ليست
       
خاطرات ودلنوشته ها
آشنایی با شهدا زندگی نامه
آشنایی باشهدا وصیت نامه
شهدای دیزیچه
موضاعات متفرقه
شهدای شهر طالخونچه
شهدا-عملیات
شهدای رهنان

شهدا را ياد كنيم حتي با يك صلوات

سلام مهمان گرامي؛
خوش آمديد ،لطفا برای حمایت اطلاعاتی ما
معرفي شهداي شهر ومحل خود در سايت عضو شويد
باتشکر مديريت سايت

عضويت در سايت