متولد 1338 بروجن
دانشجوی رشته ریاضی
شهادت 1362 والفجر1
زندگي نامه
شهيد فرزندي زحمتكش از روستاي سرچاه منطقه اردل با زحمت بسيار و كمك مادر و خواهرش كه با قالي بافي مخارج تحصيل ايشان را فراهم مي كردند توانست مراحل تحصيلي را با سختي فراوان پشت سر بگذارد و در سال 57 وارد دانشگاه شد و بلافاصله بعد از پيروزي انقلاب و شروع كار جهاد سازندگي به كمك مردم مستضعف منطقه خود شتافت و مدتي آنجا در راهسازي و خدمات فرهنگي تلاش فراواني نمود تا قبل از جنگ اسلام و كفر وي در تمام صحنه هاي انقلاب حضور فعالانه داشت .
با شروع جنگ ، مدتي در جبهه هاي غرب بود و پس از آن در حمله محرم شركت كرد و پس ار آن مدتي در منطقه خود به شغل معلمي پرداخت .
شهيد ايرج هميشه در فكر اين بود كه بتواند براي مردم منطقه شان كاري مفيد انجام دهد و غمخوار مردم مستضعف روستايشان باشد و به جوانان روستايشان سفارش مي كرد كه تلاش كنند تا سطح فرهنگ اسلامي را در آنجا بالا ببرند . براي وي همانطور كه مسئله مردم منطقه اش و مشكلات آنها يك مسئله مهم بود ولي مهمتر از آن برايش مسئله جنگ بود . او عليرغم اينكه پدر و مادرش با رفتن او به جبهه مخالف بودند و عليرغم اينكه مي توانست توجيهاتي براي عدم حضور در جبهه فراهم كند فقط به رابطه خود با معبودش انديشيد و در بهار 62 هنگاميكه در مرحله اول نوگشايي دانشگاه ثبت نام كرده بود راهي جبهه نور عليه ظلمت شد . همسنگران ايشان از روحيه عالي و عرفاني بالا كه نشانه اطمينان به نفس اوست تعريف مي كردند وي با عزمي راسخ و قلبي محكم در عمليات والفجر 1 شركت جست و عاقبت در 21/1/62 به ديدار معبودش شتافت . باشد كه زندگي او درسي جهت تلاش و ايثار براي ما باشد.