آخرين ارسال هاي انجمن
انجمن
نوشته شده توسط : محسن

زندگینامه


جانباز شهید علی اکبر عبدی


پس از گذشت هشت سال از عروج ملکوتی جانباز شهید علی اکبر عبدیدست به قلم شدیم تا چند سطری درباره زندگینامه و احوالات شهید والامقام بنویسیم تا به یادگار بماند تاهم ادای دین کرده باشیم و هم تجدید پیمانی با آرمانهای بلند ایشان و در طریق روشن آنها پای برداشته و از روشنایی شمع وجودشان که پس از عروج هنوز روشنگر راه مردمان است استفادهکنیم و به بیراهه نرویم .هر چند قلم قاصراست از بیان ایثار و فداکاری این عزیزان .شهید علی اکبر عبدی در پنجم شهریورماه 1343در روستای طالخونچه در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود و پس از گذراندن دوران طفولیت در سن 6 سالگی در مدرسه شهید مطهری (بهرام سابق) به تحصیل علم مشغول شد و همراه با الفبای زیان فارسی ، الفبای عشق را حرف به حرف آموخت تا در بزرگسالی در مکتب ایمان و ایثار از امتحان فداکاری چنان سربلند بیرون آید تا زبانزد همگان شود به جانبازی . پس از اتمام تحصیلات ابتدایی بواسطه عدم تمکن مالی خانواده به کار و فعالیت مشغول شد تا در امر تأمین معاش خانواده خود را یاری نماید . در اوان نوجوانی بود که ازگوشه و کنار با رقه های انقلاب رخ می نمود و بواسطه شور و هیجان مذهبی اش کم و بیش درفعالیتهای و گردهمایی های آن دوران شرکت می نمود و پس ازپیروزی انقلاب و تشکیل بسیج درمحل در زمره اعضای فعال و پر جنب و جوش بسیج قرار گفت .پس از شروع جنگ تحمیلی در سال 1363 از طریق ستاد جهادسازندگی بعنوان نیروی داوطلب مردمی به جبهه های نبرد حق علیه باطلاعزام گردید تا به نوبه خود سهمی در جنگ داشته باشد و از انجام فریضه دفاع کوتاهی نکرده باشد . پس از اعزام به مناطق عملیاتی جنوب بعنوان مسئول تعاون به خدمت مشغول شد و در حدود 5 ماه در آن دیار خاک و خون انجام وظیفه نمود . در این اثنا در عملیات بدر در منطقه جزایر مجنون بود که بر اثر گازهای شیمیایی و موج انفجاراز ناحیه سر و سینه و ریه مجروح گردید و برای معالجه و درمان به بیمارستان شهید بقایی اهواز منتقل شد و در حدود 15 ماه در بیمارستان بستری بود ، پس از آن به خانه بازگشت و ظاهراًدرمان شده بود و علائمی جز بر پوست بدن نداشت اما اثرات شیمیایی شدن پس از این درمان کوتاه همچون آتشی بود که زیر خاکستر پنهان شده بود و به مرور زمان شعله ور می گردید و شمع وجود جانباز و عزیز را آرام آرام از درون آب می کرد . پس از گذشت چند سال آتش خفته مواد شیمیایی در درون بدن وی به آرامی بیدار شد و عوارضی را بر جسم و جان جانباز نمایان می کرد که باعث شده بود متصل تحت درمان باشد . در حدود 12 سال به اینمنوال طی شد، در این اواخر بود که اوضاع جسمی اش به شدت به وخامت گرائیده بود و پزشک معالج دستور به بستری شدن داد وبیش از یکماه در بیمارستان تحت درمان مداوم بود اما درمان ظاهراً اثری نداشت و بیماری به اوج خود رسیده بود و بدن جانباز را در کمال بیرحمی مورد حمله قرار داده بود و گویی آرام آرام صدای همای رحیل به گوش می رسید و جانباز عزیز اماده می شد تا با این بانگ لبیک گفته و بعد از فراقی طولانی به دیدار معشوق بشتابد .اطبا بعد از این مدت از درمان عاجز ماندند و از خانواده جانباز خواستند تا ایشان را به خانه بر گردانند تا واپسین روزهای پرفراز و نشیب حیات وی در خانه طی شود وخانواده از وی پرستاری نمودند تا بالاخره دربامداد روز هفتم بهمن ماه 1376 به ندای پروردگار لبیک گفته وشربت شهادت را نوشید و جوار رحمت الهی آرمید و در گلستانشهدای شهر طالخونچه  به خاک سپرده شد تا مزارش با مزار سایر همرزمانش زیارتگاه اهل دل باشد .به امید آنکه از رهروان واقعی این عزیزان باشیم و در روز حشر شرمندهفداکاریها و زحمات بی شائبه ایشان نباشیم .




:: موضوعات مرتبط: آشنایی با شهدا زندگی نامه , زندگی نامه ع--ل , شهیدعلی اکبرعبدی ,
:: برچسب‌ها: شهدا , جانباز شهید علی اکبر عبدی , شهدای شهرطالخونچه , شهدان دفاع مقدش , زندگی نامه , وصیت نامه , خاطرات ,
:: بازديد از اين مطلب : 1760
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 35
تاريخ انتشار : دوشنبه 05 تیر 1391 | نظرات (0)
مطالب مرتبط با اين پست
ليست
مي توانيد ديدگاه خود را بنويسيد

کد امنیتی رفرش

پذیرش تبلیغات
ليست
       
خاطرات ودلنوشته ها
آشنایی با شهدا زندگی نامه
آشنایی باشهدا وصیت نامه
شهدای دیزیچه
موضاعات متفرقه
شهدای شهر طالخونچه
شهدا-عملیات
شهدای رهنان

شهدا را ياد كنيم حتي با يك صلوات

سلام مهمان گرامي؛
خوش آمديد ،لطفا برای حمایت اطلاعاتی ما
معرفي شهداي شهر ومحل خود در سايت عضو شويد
باتشکر مديريت سايت

عضويت در سايت