آخرين ارسال هاي انجمن
انجمن
نوشته شده توسط : محسن

نام پدر:حسینشهید علیرضا نعمانی مقدم

تاریخ تولد:1345/7/19

محل تولد:آمل

تاریخ شهادت:1362/5/18

محل شهادت:مهران

محل دفن:بهشت فضل نیشابور

 

وصیت نامه

 

ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه

الا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنه التی کنتم توعدون

با درود به رهبرکبیر انقلاب وبا سلام بهشهدايگلگون کفن از هابیل تا حسین (ع)

و از حسین(ع) تا شهداي این برهه از انقلاب . شهدایی که به نداي هل من ناصر

ینصرنی حسین (ع) پاسخ مثبت دادند و ما هم که عازم جبهه هستیم امیدواریم کاري

را بکنیم که حسین (ع) در چند صد سال پیشکرد .

و حالا می خواهم به همۀ همکیشان و هم مسلکان خود وصیت کنم من به

آرزوي خود رسیدم اما به مادر و برادر و خواهرانم بگویید به هیچ وجه گریه نکنند و

اگر توانستید براي من بخندید و حتّی جشن بگیرید چون من خوشبخت شدم و از

دام این دنیایی که همه جایش ظلم و ستم می باشد رهایی یافتم . براي خدا

شکرگزاري کنید چون که من از اما محسین (ع) و فرزندانش والاتر نیستم که آنها

جان عزیز خودشان را در راه اسلام دادند ، ما هم وظیفه داریم خون آنها را زنده نگاه

داشته و راه آنها را ادامه دهیم و در این برهه از زمان ، اسلام احتیاج به خون دارد و

ما باید با خون خود ریشه هاي اسلام را آبیاري کنیم که درخت اسلام سبز و خرّم

شود و نخشکد .

من گفتۀ خدا را به جا آوردم (قتلوا فی سبیل الله) ، برایم نگویید که ناکام بوده .

به مادرم بگویید صبر و شکیبایی داشته باشد . او برایم خیلی زحمت کشید . او هم

پدر بود و هم مادر . چه کنم اسلام در خطر استو اسلام واجبتر استو وقتی که

خبر شهادت برادرم محمود به تو رسید اي مادر ! تو گفتی براي چه گریه کنم ؛ براي

اسلام رفته . وقتی که خبر شهادت من به تو رسید باز هم سخت باش چرا که دشمن

شاد می شود و از تو می خواهم که برادر بزرگم که شهید شده و من هم که شهید

شدم از دو برادرم دریغ نکنی و آنها را هم براي اسلام فدا کنی . مادر در جلوي

منافقین بایست ؛ به حرف منافقان گوش نکنید چون که خداوند می فرماید ان

المنافقین لکاذبون . منافقان کاذب و دروغگو هستند .

من در زندگی دو آرزو داشتم یکی شهادت و دیگري خدمت در سپاه که به

اولین آرزویم رسیدم . مادر گریه نکنید ؛ من از تو نبودم ، از اسلام بودم ، از آن ...

ملّت و به خاطر اینها جان دادم . من به آرزوي خود رسیدم که شهادت بود . من و

برادرم، دو شهید از یکخانواده هستیم و امیدواریم که برادرانم راه ما را ادامه دهند.

مادر و برادر و خواهرانم ! شما را به خدا می سپارم .

به امید پیروزي اسلام بر کفر جهانی

والسلام

علیرضا نعمانی مقدم



:: موضوعات مرتبط: زندگی نامه م--ی , وصیت نامه م--ی ,
:: برچسب‌ها: شهدای آمل , شهدای نیشابور , مهران , وصیت نامه , زندگی نامه ,
:: بازديد از اين مطلب : 1177
|
امتياز مطلب : 1
|
تعداد امتيازدهندگان : 6
|
مجموع امتياز : 10
تاريخ انتشار : پنجشنبه 24 مهر 1393 | نظرات (0)
مطالب مرتبط با اين پست
ليست
مي توانيد ديدگاه خود را بنويسيد

کد امنیتی رفرش

پذیرش تبلیغات
ليست
       
خاطرات ودلنوشته ها
آشنایی با شهدا زندگی نامه
آشنایی باشهدا وصیت نامه
شهدای دیزیچه
موضاعات متفرقه
شهدای شهر طالخونچه
شهدا-عملیات
شهدای رهنان

شهدا را ياد كنيم حتي با يك صلوات

سلام مهمان گرامي؛
خوش آمديد ،لطفا برای حمایت اطلاعاتی ما
معرفي شهداي شهر ومحل خود در سايت عضو شويد
باتشکر مديريت سايت

عضويت در سايت