
زندگی نامه :
شهید صادق قاسمیان
او در سال
1345 در خانواده ای مذهبی و متدین چشم به جهان گشود . انتخاب نام ششمین معصوم از
امامان شیعه برای وی حکایتگر حاکمیت روح تشیع در خانواده وی می باشد .
وی در سال 51
در دبستان شهید مطهری روستا مشغول تحصیل گشت و با موفقیت تا سال 56 کلاسهای
ابتدایی را اتمام رسانیده و برای ادامه تحصیل وارد دوره راهنمایی تحصیلی گشت در
این دوره تحصیلی نیز با موفقیت کامل که حاکی از پشتکار وی بود تحصیلاتش خویش را به
پایان برد و در سال 59 کلاس سوم راهنمایی را گذرانیده و موفق به اخذ مدرک شد .
ضعف وضعیت
مادی زندگی که یکی از صدها ره آورد رژیم طاغوتی پهلوی بود و عده ای بسیار از افراد
جامعه را که با روشهای ضد اسلامی انسانی رژیم نمی توانستند پیوستی داشته باشند
شامل می گشت ، مانع از آن شد که او بتواند در راه تحصیل علم گامهای بیشتری بردارد
و ادامه تحصیل دهد ، بدین سبب، در کنار پدر خویش به کار شریف کشاورزی پرداخت تا
بدین وسیله علاوه بر تحصیل هزینه لازم و ضروری زندگی فرمان مطاع حضرت امام را در
جهت خود کفایی و استقلال اقتصادی لبیک گوید . او به این شغل تا سال 62 اشتغال داشت
.
شهید قاسمیان
چندی پس از تشکیل پایگاه بسیج روستا وارد بسیج شد تا دِین خود را نسبت به اسلام و
انقلاب را در حد توان ادا نماید . در مدت عضویت در بسیج نیز از اعضای فعال بسیج به
شمار می آمد و خالصانه در این زمینه وظیفه خویش را ایفا می نمود و همفکر با حزب
ا... و همگام با آنان در تمام مسائل اجتماعی بود همانگونه که دفاع از اسلام و
انقلاب و علاقه با امام و پیروی از ایشان اقتضاء دارد و در موارد لزوم در
فعالیتهای تبلیغاتی آنان شرکت می جشت و در مبارزه با گروههای منحرف و افراد فاسد
الاخلاق که به مفاسد اجتماعی دامن می زدند و اعضاء فاسد اجتماع بوده و با اعمال
قبیح خویش چهره جامعه را نیز کدر می کنند ، و در دستگیری و معرفی آنان به مقامات
صالحه قضایی فعالانه و خالصانه حضور داشت . در اول شهریور ماه 62 حسابدار رسمی
صندوق قرض الحسنه حضرت قائم(عج) انتخاب و مشغول فعالیت در این محل گردید . مبارزه
با مفسده اقتصادی ـ اجتماعی ، اخلاقی ربا شد و با گام نهادن در این مسیر نیز توانست
در یاری رساندن به برادران و خواهران ایمانی خویش اداء دِین نماید و در این خدمت
شایسته شرکت جوید . پذیرش این مسئولیت پر ارزش از طرف او هیچ انگیزه ای جز اعتقاد
به اسلام و انقلاب نداشت .
از اوایل
شرکتش در بسیج علاقه زیادی به شرکت در جبهه نبرد حق علیه باطل از خویش ابراز می
نمود اما به عللی نتوانست در جبهه شرکت جوید ولی همنگونه که گذشت وظیفه خویش را در
قبال انقلاب و اسلام در پشت جبهه به وجوه گوناگونی ایفا نموده و به انجام می
رسانید .
در تاریخ
15/2/62 تصمیم به عزیمت به جبهه را گرفت و پس از ثبت نام جهت اعزام به مدت یکماه
دوره آموزشی را در پادگان ثارا... شهرضا طی نمود و سپس در تاریخ 11/12/62 به
کردستان اعزام شد تا پس از دسته بندی گروههای رزمنده به خط مقدم جبهه نبرد گام نهد
. پس از اقامت تقریباً سه هفته در آن خطّه به جبهه رقابیه در جنوب اعزام و پس از
چندی از رقابیه به جزایر فتح شده مجنون که در عملیات بزرگ و پیروزمند خیبر در
اختیار پیروزمندان اسلام قرار گرفت تا بتواند گامی در جهت شکست دشمنان اسلام و
انقلاب وانسانیت باشد و بابی برای آزاد سازی ملت مظلوم و در بند عراق بگشاید
رهسپار گشت و در مقابل نیروهای اهریمنی ، مزدوران آمریکایی صهیونیستی و عمال پست
حزب بعث عفلقی به مبارزه پرداخت و همگام با دیگر عزیزان رزمنده ضد حمله های آنان
را با آتشی سوزان مقابله نمود .
پس از شش روز
که در جزیره مذکور در مقابله با بعثیون و دفاع از اسلام عزیز و انقلاب شکوهمند
اسلامی شرکت جست ، لیاقت شتافتن به دیار بقاء و لقاء معبود را یافت و با شهادت
خویش به سرای جاوید پیوست .
او با آتشی
که کینه توزان ضد اسلام و انسان و آتش افروزان شیطان منش جنایت پیشه ، نوکر
قدرتهای شیطانی افروخته بودند سوخت ، اما سوختنش حادثه ای نبود که وی را فنا نماید
، که او را بقا و جاودانگی بخشید و بسان شمعی گشت تا در جهت روشنایی بخشیدن به
جامعه اش آنان را دلیل و راهنما باشد و فرا راه راهیان کوی حسین (ع) و دوستداران و
محبان کمال انسان و انسانیت و نجات بشر از لجن زار مادیت به بهشت و سرای جاوید
معنویت قرار گرفت و مسیر آنان را رهنمون شد، خود قطره ای بود و آن هنگام که به
دریای بیکران و خروشان شهیدان جاوید اسلام و قرآن پیوست دریای خروشان و توفنده گشت
و خونش ارزش یافت چون به خون پاک شهیدان پیوست و به مسیر جریان خون سید شهیدان
امام حسین (ع) متصل گشت و همانگونه که در زندگیش مفید بود شهادتش نیز مفید بودنش
را تداوم بخشید .
خون او و
دیگر عزیزان شهید خونهایی را به جوش خواهد آورد و می روند تا به سیل انسانهای
خروشان صحنه نبرد علیه کفر و استکبار پیوسته گردند و بنیان کفر و استکبار و
نظامهای ضد انسانی مسلط بر جهان را از ریشه بر کنند و انقلاب بزرگ اسلامی را
گسترشی عالمگیر دهند و مقدمه رهایی انسانیت تحت ستم و ظلم خائنان از یوغ اسارت
حیوان صفتان دیو سیرت را فراهم سازند و حکومت عدل جهانی به امات امام مهدی (عج) را
پی ریزند و انقلاب اسلامی را همانگونه که بزرگ راهبر جهان اسلام حضرت امام خمینی
(ره) فرمودند به صاحب اصلیش تقدیم نمایند، پیکر این شهید گرانقدر در گلستان شهداء
شهر طالخونچه به خاک سپرده شد.

:وصیت نامه
ولا تحسبن
الذین قتلوا فی سبیل اله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون
مپندارید
آنها که در راه خدا کشته می شوند مرده اند ، بلکه زنده اند و نزد خدای خود روزی می
خورند
«آنقدر به جبهه می روم و می جنگم تا شهید شوم»
ای جوانان
نکند در رختخواب ذلت بمیرید که حسین در میدان نبرد شهید شد . ای جوانان غفلت
بمیرید که علی در محراب شهید شد و مبادا در حال بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین
(ع) در راه حسین (ع) و با هدف ، شهید شد . ای مادران مبادا از رفتن فرزندانتان به
جبهه ها جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا نمی توانید جواب زینب را بدهید که تحمل
72 شهید را نمود .
همه مثل
خانواده وهب جوان تر ها را به جبهه بفرستید و حتی جسد آنها را تحویل نگیرید که
مادر وهب فرمود : سری را که در راه خدا داده ام پس نمی گیرم . برادران اسغفار را
از یاد نبرید که بهترین درمانها برای تسکین دردهاست و همیشه بیاد خدا باشید که در
راه او قدم بردارید و هرگز دشمنان بین شما تفرقه نیندازند و شما را از روحانیت
متعهد جدا نکنند که اگر چنین کردند روز بدبختی مسلمانان است و روز جشن ابرقدرتهاست
.
حضورتان را
در جبهه ثابت نگه دارید و در امام بیشتر دقیق شوید و سعی کنید عظمت او را بیابید و
خود را تسلیم او سازید و صداقت و اخلاص خود را حفظ کنید . اگر شهید شدم انانکه
مقلد امام و ولایت فقیه نیستند بر من نگریند و بر جنازه ام حاضر نشوند امام باشد
که دماء شهداء آنان را مورد رحمت قرار دهند و به رحمت خدا نزدیک کند .
سلام مرا به
امام امت برسانید و بگویید تا آخرین قطره خونم سنگر اسلام را خالی نمیکنم تا موقعی
که اسلام زیر پرچم امام زمان به اجرا درآید ، در ضمن از پدر و مادرم می خواهم که
مرا حلال کنند ، چونکه نتوانستم به آنها کمک کنم و گاهی اوقات فرمان آنها را از
روی نادانی گوش نمی دادم و از آنها می خواهم که برای من گریه نکنند که دشمنان دین
شاد نشوند ، چونکه شما فرزندتان را در راه خدا داده اید.
:: موضوعات مرتبط:
آشنایی با شهدا زندگی نامه ,
زندگی نامه ع--ل ,
آشنایی باشهدا وصیت نامه ,
وصیت نامه ع--ل ,
شهید صادق قاسمیان ,
عملیات خیبر ,
:: برچسبها:
شهدا ,
شهید صادق قاسمیان ,
شهدای شهر طالخونچه ,
شهدای دفاع مقدس ,
وصیت نامه ,
زنگی نامه ,
شهادت ,
شهید ,
:: بازديد از اين مطلب : 1681
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 35