آخرين ارسال هاي انجمن
انجمن
نوشته شده توسط : محسن


شهید نیاز علی سبزه علی


زندگی نامه:



نیازعلی سبز علی در فروردین ماه سال 1342 در خانواده ای مؤمن دیده به جهان گشود و در سن شش سالگی وارد دبستان شهید مطهری شد و بعد از پایان دوران ابتدایی به مدرسه راهنمایی شهید باهنر راه یافت و پس از اخذ مدرک سیکل برای ادامه تحصیل به دبیرستان امام خمینی (فاضل) مبارکه رفت . با تشکیل دبیرستان در طالخونچه تحصیلات خود را تا دیپلم در طالخونچه گذراند ، با تشکیل بسیج در طالخونچه شهید نیازعلی یکی از اعضای فعال این پایگاه به شمار می رفت . و کار کردن در راه خدا و پاسداری از دستاوردهای انقلاب را از پایان آموزش بسیج برای اولین بار از طرف بسیج و سپاه پاسداران مبارکه به جبهه دار خوئین اعزام شد و پس از بازگشت از جبهه برای اینکه بتواند بهتر دین خود را به اسلام عزیز ادا نماید به عضویت رسمی سپاه پاسداران قمشه درآمد و پس از چند ماه خدمت در واحد عملیات سپاه به پادگان آموزشی غدیر اصفهان رفت . شهید سبزعلی به گذراندن دوره سه ماهه آموزش برای یک مأموریت یکساله به خطه خونین کردستان عزیمت کرد و در قسمت پذیرش سپاه ناحیه کردستان مشغول بکار شد . پس از آمدن به مرخصی که به قول خودش این مرخصی برای او گران تمام شد چون در حین مرخصی بود که خبر شهادت پاسدار شهید سید تقی هاشمی را شنید و این خبر همچون پیکی گران بر پشت او فرود آمد ، آخر او یکی از دوستان صمیمی او بود که درتمام عمر با هم بودند .

پس از بازگشت به سنندج از واحد پذیرش به واحد عملیات در گردان جندا... سازماندهی شد و در مدتی که در این گردان بود چندین عملیات پاکسازی روستا از جمله فتح، بعثت و قائم آل محمد و چندین عملیات دیگر شرکت کرد و پس از پایان مأموریت به طالخونچه بازگشت . و در پایگاه بسیج قمیشلو مشغول بکار شد و پس از دوماه خدمت در انجا به پایگاه بسیج طالخونچه آمد و در این پایگاه مشغول به خدمت شد . شهید سبزعلی در مدتی که در پایگاه طالخونچه بود به نحو احسن فعالیتهای خود را انجام می داد و در کارهای ساختمانی بسیج شرکت فعال داشت . در این مدت چندین بار تقاضای رفتن به جبهه را نمود که مسئولین از رفتن او ممانعت می نمودند .

شهید سبز علی در فروردین 65 ازدواج نمود و سرانجام در خرداد 1365 موفق شد به جبهه جنوب اعزام شود و در گردان امام حسین (ع) از لشکر قمر بنی هاشم رفت و پس از چند بار به جبهه جهت آمادگی بیشتر در عملیات آینده همراه این گردان در دوره کوتاه مدت آموزشی شنا در پادگان غدیر اصفهان شرکت جست و پس از آموزش به جبهه اعزام شد .

یکی از همرزمان وی در رابطه با شجاعت و دلاوریهای او می گوید : من خودم در عملیات کربلای پنج و قبل از آن با او بودم ، ایشان یکی از فرماندهان دسته از گردان امام حسین (ع) بود ، شههید سبز علی آنقدر مخلص و با تقوا بود که همیشه نمازهایش را به جماعت می خواند و نماز شبش ترک نمی شد .

تا اینکه عملیات پیروزمند کربلای 5 شروع شد . وقتی که از اولین خاکریز دشمن عبور کردیم ایشان از افرادی بود که پیشاپیش گردان حرکت می کرد . این عملیات با موفقیت پیش رفت ، در این مرحله از عملیات برادر محمد عزیزخانی که یکی از دوستان وی بود به شهادت رسید ، پس از آن به مرخصی آمد و در تشییع جنازه او شرکت کرد و برای آخرین بار به جبهه اعزام شد .

آری او چهره ای بشاش داشت و غم و اندوهش را در دل پنهان می کرد ، غم از دست دادن یارانی همچون سید تقی، مرتضی، محمد و دیگر شهداء اندوهی عمیق در قلب او سایه انداخته بود که این اندوه به خاطری دوری از دوستان شهیدش بود و  بیشتر از همیشه (چند روز قبل از شهادتش) قرآن می خواند تا اینکه ادامه عملیات شروع شد و دسته او مأموریت یافت زودتر از گردان برود و کمین های دشمن را به محاصره خود درآورد . عملیات با رمز یا زهرا شروع شد و به موقع به هدف رسیدند و پشت خاکریزی مستقر شدیم و نیازعلی که از حماسه آفرینهای این عملیات و فرمانده دسته بود در صبحدم روز 7/12/65 جان خویش را در راه دفاع از مکتب اسلام تقدیم جانان کرد و شربت شهادت را نوشید و خون پاک او دشت گلگون شلمچه را رنگین ساخت .



وصیت نامه:



بسم الله الرحمن الر حیم

ای کسانی که ایمان آورده اید جهت چیست که چون به شما امر شود که برای جهاد در راه دین بیدرنگ از خانه خارج شوید ، به خاک زمین دل بسته اید . آیا راضی به زندگانی دو روزه دنیا عوض حیات ابدی آخرت شده اید در حالی که متاع دنیا پیش عالم آخرت اندک و ناچیز است  .   (سوره توبه آیه 38)

لا اله الا الله     محمد رسول الله     علی ولی الله

با سلام بر امام مهدی (عج) و نائب بر حقش امام خمینی بت شکن که با رهبری پیامبر گونه اش دورنمایی از حکومت جهانی حضرت مهدی را در کشور اسلامی ایران نمودار ساخت و رژیم ستم شاهی را از ریشه برکند و امت شهید پرور و خدمتگزاران به اسلام و قرآن . کاروان پرخروش شهیدان به کاروانسرای حسین ابن علی (ع) به پیش می رود و هر دم تازه ای را خوش آمد میگوید اما این گلهایی که پرپر شدند هر کدام از خود وصیتی بر جا گذاشتند .

برادران و خواهران پیرو امر رهبری و پشتیبان ولایت فقیه باشید زیرا نقش ولایت فقیه در جامعه جز پیاده کردن راه الله نیست و مبادا که ما این راه را از دیگر راهها باز نشناسیم و چه زیبا و پرشکوه است راهی که آدمی احساس می کند که در هر لحظه و در هر کاری و به هر مشکلی که در این راه بمیرد سعادتمند است و عجبا که این راه چقدر لطیف و باریک است که با لحظه ای غفلت حتی آنهایی که مرید امام و معلم اخلاق بودند در راه نادرست سقوط کردند .

برادران و خواهران حزب اللهی مسئله اصلی به گفته امام تزکیه نفس است باید بکوشیم با یک بال تزکیه نفس و خود سازی و با بال دیگر به علم و دانش قرب الهی برسیم ، اگر در پی علم هستیم ، در پی خودسازی نیز باید باشیم . برای خودسازی افرادی همچون امام ، شهید مطهری ، شهید بهشتی ، و شهدای محراب و امثال آنها را سرمشق قرار دهیم . که اخلاق اسلامی در این بزرگ مردان نهفته بوده و هست .

فردا و امروز به کسانی احتیاج داریم که هم علم داشته باشند و هم تعهد و اسلام به چنین نیروهایی احتیاج دارد . برادران بسیجی شما باید الگوی جامعه و در کارهای خیر پیش قدم باشید و قدر این ساعات را که در راه خدا نگهبانی و پاسداری میدهید ، بدانید زیرا این ساعات و این مکان است که انسان را می سازد و در بسیج بطور فعال شرکت کنید و در جبهه ها حضور پیدا کنید که باعث سرفرازی دین اسلام و قرآن و جمهوری اسلامی و مسلمانان است . بسیج را خانه دوم خود بدانید آنطور که من احساس کردم که بسیج خانه دوم هر فرد حزب اللهی و در خط امام است . آرزویم این بود که اجتماعی را که خلوص و بندگی خدا در بین آنها حاکم بوده و رهبری آن به دست ولایت فقیه باشد ، ببینم تا به وسیله آن به ریسمان الهی چنگ زده تداوم بخش خون شهدا باشم تا اینکه این اجتماع را در سپاه یافتم به گونه ای که به پاسدارانی که گمنام ، لیاقت شهادت را به دوش می کشند و همچون قاسم و علی اکبر در خون خود می غلطند ، فکر کردم که شاید خداوند لیاقت آنها به ما نیز عطا فرماید ، خدایا تو خود شاهدی که من سپاه را نه محل کسب درآمد و پاسداری را نه به عنوان شغل و لباسش نه برای فخر فروشی بلکه سپاه را به عنوان عبادتگاه و پاسداری را عبادت و لباسش را کفن برای خود قرار دادم .

برادران عزیز اگر در این برهه از زمان که دو نیروی حق و باطل روبروی هم قرار گرفته اند بی تفاوت باشید بخدا مسئولید باید در پی این باشید که نیروی حق را از باطل تشخیص داده و به یاری حق بشتابید که اکنون نیروی حق از باطل مثل روز روشن تمیز داده شده و اگر حق را شناختید . و به یاری حق برنخاستید دست کمی از مسلمانان سست ایمان زمان حضرت علی(ع) که بهانه سردی و گرمی هوا را می آوردند ندارید و فردا باید جواب حضرت علی (ع) را بدهید که جوابی هم ندارید آخر شما شیعه حضرت علی(ع) هستید پس غیرت و مردانگی شما که خود را شیعه علی میدانید و بعد از حدود هفت سال جنگ حق و باطل دم فروبسته اید و به یاری حق بر نمی خیزید کجا رفته است ، مسلمانی که بعد از هفت سال جنگ اسلام و کفر بدون عذر به یاری اسلام نشتافته ، باید در مسلمان بودن خود شک کند .

در کجای تاریخ دیده اید که حضرت علی (ع) با ظالمان و کسانی که خانه مردم بیچاره را روی سرآنان خراب می کنند و به ناموس مردم تجاوز میکنند کنار بیاید ، چرا اینقدر بی تفاوت هستید ، عمر خود را تباه نکنید و به خورد و خواب و اینکه قوتی بدست آورید و سرپناهی که در آن بیاسایید صرف نکنید و این را هم بدانید که توجیه کردن مسائل با دلایل ، انسان را به بیراهه میکشد . کمی هم به مسائل اسلام و اطراف خود فکر کنید اگر به یاری حق نشتافتید پس از پیروزی حق بر باطل که همیشه حق بر باطل پیروز بوده حسرت خواهید خورد و این عذاب دنیوی آن است . فردا روز قیامت هم پیش امام خود رو سیاه هستید . خلاصه اینکه ای برادر باتوجه به اینکه نیروی حق را از باطل داده ای به یاری حق بشتاب و تا وقت امتحان تمام نشده در این امتحان الهی شرکت کن و دقت کن که از امتحان الهی سربلند بیرون بیایی . ان شاء ا... .

وصیتی هم به خانواده ام :

پدر جان و مادر جان نمیدانم با چه زبانی از شما تشکر کنم که در بزرگ کردن من زحمت زیادی متحمل شدید . امیدوارم خدا به شما اجر دهد و از اینکه فرزند خود را در راه خدا داده اید نگران نباشید و مرا از صمیم قلب حلال کنید . از برادران و خواهرانم می خواهم که مرا حلال کنید و برای رضای خدا و در راه دین خدا قدم بردارید .

همسر عزیزم امیدوارم که این مدت را که باهم زندگی کردیم اگر از هر لحاظ خطائی از ما سرزده به بزرگواری خودتان ببخشید و از خداوند بخواهید که مرا با جدتان حضرت محمد(ص) و فاطمه زهرا (س) محشور کند .

اقوام و خویشان ودوستان و کلیه کسانی که به هر نحوی حقی بر گردن این حقیر دارند عاجزانه میخواهم که مرا حلال کنند ، نماز قضا و یکماه هم روزه برایم بگیرید .

امیدوارم که خداوند مرگی را نصیب ما کند که بتوانیم علی وار فریاد بزنیم : فزت و رب الکعبه .

حقیر نیاز علی سبزعلی

26/9/65



:: موضوعات مرتبط: آشنایی با شهدا زندگی نامه , زندگی نامه ز--ظ , آشنایی باشهدا وصیت نامه , وصیت نامه ز--ظ , نیازعلی سبزعلی , عملیات کربلا5 ,
:: برچسب‌ها: شهدا , شهید نیاز علی سبزه علی , شهدای شهر طالخونچه , طالخونچه , وصیت نامه , زندگی نامه , خاطرات , شهید , شهادت ,
:: بازديد از اين مطلب : 2174
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 6
|
مجموع امتياز : 40
تاريخ انتشار : چهارشنبه 14 تیر 1391 | نظرات (1)
مطالب مرتبط با اين پست
ليست
مي توانيد ديدگاه خود را بنويسيد

ghasem در تاريخ : 1393/12/04 - - گفته است :
سلام و خسته تباشید شهدا چشم چراغ این ملتند / انان که رفتند کاری حسینی کردند انانکه ماده اند باید کاری زینبی کنند شهید دکتر علی شریعتی -- یک سوال ایا اینگونه بوده است

کد امنیتی رفرش

پذیرش تبلیغات
ليست
       
خاطرات ودلنوشته ها
آشنایی با شهدا زندگی نامه
آشنایی باشهدا وصیت نامه
شهدای دیزیچه
موضاعات متفرقه
شهدای شهر طالخونچه
شهدا-عملیات
شهدای رهنان

شهدا را ياد كنيم حتي با يك صلوات

سلام مهمان گرامي؛
خوش آمديد ،لطفا برای حمایت اطلاعاتی ما
معرفي شهداي شهر ومحل خود در سايت عضو شويد
باتشکر مديريت سايت

عضويت در سايت