زندگی نامه :

حسین در سال 1341 در روستای طالخونچه (اصفهان) چشم به جهان گشود . تا سن 7 سالگی در دامن پر مهر و محبت مادر ، بزرگ شد و در سن 7 سالگی بود که با از دست دادن مادرش بار سنگین مسئولیت زندگی و تنهایی به دوشش افتاد اما در میان تنهایی با خدا بود . حسین در همین سال بود که پا به دبستان گذاشت و پس از اتمام درس از دبستان فارغ التحصیل شد از همان دورانی که مادرش را از دست داده بود با محیط زندگی و با مشکلات ساخت تا بزرگ شد پس از اتمام دوران دبستان وارد دوران ابتدایی شد . در تابستانهای هر سال که برای دانش آموزان فصل استراحت بود برای شهید کاظم فرزندی فصل زحمت و رنج برای پیدا نمودن هزینه تحصیل سال آینده اش بود .حسین در سال سوم راهنمایی بود که با پی بردن به جنایات شاه و عمالش مبارزات خود را آغاز نمود و با پخش اعلامیه های امام گام بزرگی در جهت آگاهی مردم برداشت . در سال 1357 که مبارزات ملت قهرمان به پیروزی رسید . بعد از دوره راهنمایی جهت تاسیس دبیرستان در طالخونچه فعالیتهای چشمگیری داشت و بعد از تاسیس دبیرستان پا به دبیرستان گذاشت حسین در کلاسهای قرآن در مساجد با علاقه زیادی شرکت می نمود. در سال 60-59 بود که شهید کاظم فرزندی به علت کمبود هزینه تحصیلی تحصیلات خود را از روزانه به شبانه انتقال داد در اوائل سال 61 جهت آگاهی مردم خبرنگاری روزنامه کیهان را در طالخونچه قبول نمود و با بدوش کشیدن این مسئولیت گام بزرگی جهت آگاهی مردم برداشت اما چیزی نگذشت که خبر شهادت علی تقی پور (دوست صمیمی وی) او را چون شمع سوزاند ، در مراسم او شرکت می نمود و در این میان از فقدان او رنج می برد . خود شهید در وصیتنامه اش می نویسد او (علی تقی پور) اگر در جامعه می ماند از هر نظر می توانست خدمت کند و من او را با تمام وجود حس می کنم . در این میان بود که حسین ماندن را پوسیدن و از بین رفتن می دانست به این دلیل هجرت و جهاد را برگزید . در تاریخ 26/3/61 طی یک ماموریت سه ماهه به سیستان و بلوچستان اعزام گردید ، بعد از اتمام ماموریتش به زادگاهش برگشت و بعد از یک ماه دوباره در تاریخ 11/7/61 از طریق بسیج مبارکه به جبهه اعزام گردید و بعد از یکماه نبرد علیه صدامیان کافر در تاریخ 11/8/61 در عملیات محرم به درج رفیع شهادت نائل گشت و پیکر مطهرش در گلستان شهداء طالخونچه به خاک سپرده شد .