زندگينامه :
سيد تيمور قائم مقامي فرزند سيد رضا در سال 1323 در شهرستان اراک از توابع استان
مرکزي ديده به جهان گشود. با فرا رسيدن به 7 سالگي راهي دبستان شد و در همان نخستين
سال هاي آموختن ناچار به ترک تحصيل شد و به کار پرداخت. با آغاز جنگ تحميلي سيد
تيمور با سمت رانندگي بلدوزر به جهادگران جهادسازندگي پيوست و در عمليات هاي متعدي
حماسه آفريد. با توجه به روحيه ي عالي و قدرت جذب و مديريت نيروها در سال 1362
بعنوان فرمانده ي دسته مشغول بکار گرديد و احداث يک جاده ي استراتژيک را که سه
کيلومتر جلوتر از مواضع نيروهاي ايراني بود بر عهده گرفت. پس از آن مدت کوتاهي
مسؤوليت پشتيباني در پشت جبهه را عهده دار شد و چندي بعد جهت انجام يک جابجايي
سنگين از غرب به جنوب خود را به جبهه رسانيد و بعنوان جانشين فرمانده ي عمليات
مهندسي به فعاليت خويش ادامه داد. چندي بعد به مناطق غربي منتقل شد و در کنار شهيد
سيد هادي احمدي آماده سازي جهت عمليات عاشورا را بر عهده گرفت و در مدت 10 روز
ماموريت هاي محوله را به خوبي به انجام رسانيد و با احداث دو قرارگاه و اورژانس
عمومي ش.م.ر و حمام ش.م.ر نيروهاي اسلام را در مقابل حملات شيميايي دشمن مقاوم ساخت.
در عمليات عاش
ورا مستقيما مسؤوليت يک دسته عمليات خاکي و سپس راهسازي را بعهده داشت و نزديکي او
باشهيد احمد طبرسي به موفقيت فعاليت هاي او افزود. در جزيره ي مجنون با توجه به
گسترش کار مهندسي مسؤوليت کارهاي مهندسي را در کنار شهيد محمد شهرابي فراهاني (مسؤول
ستاد) بر عهده گرفت و سرانجام در حال سرکشي به مناطق مختلف در اين جزيره، در محور
عملياتي جاده ي بدر در تاريخ 15/3/1364 در سن 41 سالگي در حاليکه فرماندهي گردان
پشتيباني مهندسي- رزمي جنگ جهاد استان تهران را بر عهده داشت. لقاي حق را لبيک گفت
و بر اثر اصابت ترکش گلوله ي توپ به ملکوت اعلي پيوست پيکر مطهر او را در بهشت زهرا
(س) به خاک سپردند.
وصيت نامه :
اينجانب تيمور قائم مقامي فرزند سيدرضا به شماره شناسنامه ي 1198 کارگر شرکت ارج که
با ميل خود اين راه را انتخاب نمودم و عاشقانه اين راه را دنبال نموده و به فرياد
امام امت لبيک مي گويم.
اميدوارم خداوند به پاس خون شهيدان کربلا و به پاس شهيدان اين زمان پرچم اسلام را
سربلند و پرچم کفر را سرنگون نمايد چون انسان خلق شده از طرف خداوند است و به طرف
او بازمي گردد ولي مرگ باعزت بهتر از زيستن ننگين است چون جدم اباعبدالله الحسين (ع)
مي فرمايد:«من مرگ را به زندگي با کفار ترجيح مي دهم ....».
برادران و خواهران انسان رفتني است و بايد دنيا را وداع نمايد. خدا ما را آفريد تا
امتحان نمايد ما بايد از آن امتحان قبول شويم اکنون من در صحراي ديگري هستم و راه
حسين را قبول کردم. گرچه آن روز نبودم که در رکابش باشم ولي باز هم عاشوراي ديگري
آمده گرچه حسين نيست ولي نايب امام زمان(عج) هست و ما به نداي امام خميني لبيک مي
گوييم و با کفار مي جنگيم تا اسلام به پيروزي برسد. براي هر مسلماني واجب است که در
اين جنگ جهاد نمايد و به نداي امام امت لبيک گويد ...اي مسلمانان اي برادرها با نفس
هاي خود بجنگيد، نگذاريد بر شما غالب شود. نفس اماره ها را از خود دور نماييد.....
السلام عليکم و رحمت الله و برکاته
سيد تيمور قائم مقامي 22/6/63
:: موضوعات مرتبط:
آشنایی با شهدا زندگی نامه ,
زندگی نامه ع--ل ,
آشنایی باشهدا وصیت نامه ,
وصیت نامه ع--ل ,
عملیات عاشورا ,
:: برچسبها:
شهدا ,
عملیات عاشورا ,
:: بازديد از اين مطلب : 1474
|
امتياز مطلب : 4
|
تعداد امتيازدهندگان : 4
|
مجموع امتياز : 19