آموزشهاي نظامي
مسعود از اولين مؤسسين سپاه قزوين بود و تمام مسؤوليت هاي داخل و خارج شهر را با
جان و دل مي پذيرفت ،شجاعت و تدبير او مثال زدني بود آن روزها به علت ناامني هاي
متعددي که منافقين در شهر ايجاد کردند مسعود پيشنهاد تشکيل ستاد امنيت شهر را داد
که خود مسؤوليت سرپرستي آن را بر عهده گرفت اين کار سبب تأمين آسايش و امنيت شهر شد.من
و مسعود دوره آموزشي و نظامي را در پادگان لشگر 16 زرهي قزوين مي گذرانديم قدرت
بدني و مهارت مسعود سبب شده بود که در اکثر رشته ها جزو نفرات اول باشد يکي از
مواردي که بايد مي گذرانديم «پرش مرگ» بود به اين صورت که بايد از طنابي از يک طرف
به طرف ديگر که تور استتار بود مي پريديم و در صورتي که نمي توانستيم خود را به تور
استتار بچسبانيم در برکه آبي که زير پايمان طراحي شده بود مي افتاديم آن روز وقتي
مسعود طناب را گرفت و از روي سکو پريد نتوانست خود را به تور استتار برساند و
همانطور بين زمين و آسمان معلق مانده بود دوستان به شوخي و مزاح مرتب مي گفتند طناب
را رها کن! اما مسعود طناب را با قدرت گرفته بود تا اينکه طناب به حال تعادل درآمد
و مربي آموزش به کمک ميله در کنار استخر توانست مسعود را بالا بکشد اين يکي از
خاطرات شيرين و پر نشاط دوره آموزشي بود.
راوي:همرزم شهيد
:: موضوعات مرتبط:
خاطرات ودلنوشته ها ,
خاطرات ,
عملیات عاشورا ,
:: برچسبها:
شهدا ,
مسعودپرویز ,
عملیات عاشورا ,
:: بازديد از اين مطلب : 1098
|
امتياز مطلب : 1
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 5