سعود واقعا عاشق امام بود روزهاي اول جنگ در آن شرايط سخت کمبود امکانات و نيرو
هميشه به من مي گفت:«من حاضرم هيچ چيز به من ندهند اما بروم پيش امام و در چشمانشان
نگاه کنم» به او گفتم:«مسعود جان تو که سرباز امام هستي و هميشه راه او را ادامه مي
دهي پس انگار که کنار امام هستي» مسعود با نگاهي که حسرت ديدار در آن ديده مي شد به
من چشم دوخت و گفت:«شما نمي دانيد که ديدار امام آدم را چه حالي مي کند در قم که به
ديدار ايشان رفته بودم با ديدن ايشان حال مخصوصي به من دست داد آنجا من واقعا عاشق
امام شدم به نظر من هرکس بخواهد چشمش به حال حضرت حجه بن الحسن العسگري (عج) امام
زمان روشن شود و يا چهارده معصوم را ببيند بايد اول امام را با چشم دل ببيند تا
استعداد ديدن امام معصوم را بيابد.
ارادت خاضعانه و خالصانه او به قلب عالم امکان در تمام وجودش موج مي زد او خود را
در کنار امامش حس مي کرد حتي در عمليات ميمک که بعد از 4 روز مجروحيت در نزديکي
سنگر دشمن سلامت به سنگر خود بازگشته بود اين را از کرامات و معجزات حضرت ولي عصر (عج)
مي دانست .
او سرباز واقعي حضرت وليعصر (عج) بود.
راوي:همرزم شهيد مسعود پرویز
:: موضوعات مرتبط:
خاطرات ودلنوشته ها ,
خاطرات ,
:: برچسبها:
شهدا ,
خاطرات ,
مسعود پرویز ,
:: بازديد از اين مطلب : 1052
|
امتياز مطلب : 1
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 5