|
|
نام پدر: رحیم
تاریخ تولد: 1343
محل تولد: رهنان
شغل: کارگر
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 62/12/11
محل شهادت: جزیره
مجنون
زیارتگاه: گلزار
شهدای اصفهان
زندگینامه:
در مورد سالهای
تحصیل ایشان باید گفت که بنا به اظهار نظر دبیران مدرسه، فردی بسیار مستعد و هوشیار
بود، ولی شرایط زمان ایشان را از درس و مدرسه به انقلاب و سپس به جبهه کشاند. در دوران
انقلاب با اینکه هنوز در سالهای اول نوجوانی بود، کمک یادی به انقلابیون می کرد و اطلاعات
مهم را به آن ها می رساند(تا حدی که به او لقب خبرنگار داده بودند) و در این زمان شجاعت
های زیادی از خود نشان داد و از جمله روی دیوار خانه ی یکی از مأمورین پاسگاه جمله ی مرگ بر شاه را نوشته بود.
جلوه هایی از شهید:
ایشان دارای هوش
و ذکاوت خاصی بود. شجاعت فراوانی داشت و در حرف زدن در مقابل هیچ کس کم نمی آورد. لطف
و محبت زیادی به پدر و مادر خود داشت و هیچ وقت زیر بار زور نمی رفت. فردی فوق العاده
زرنگ و دانا و نسبت به خانواده به خصوص مادرش بسیار رئوف و مهربان بود و حاضر نبود
کوچکترین زحمتی برای ایشان فراهم نماید. نسبت به بزرگترها یک حالت فروتنی و احترام
داشت. وی فردی بسیار شوخ طبع و سرحال بود و رزمندگان را روحیه می داد. ایشان در جبهه
به عنوان فردی فعال مطرح بود تا اینکه به مقام فرماندهی گردان هم رسید و پس از فعالیت
های و شجاعت های بسیار به فیض عظمای شهادت نایل گشت.
پیام شهید:
همچون شهدای دیگر
پیروی از مقام ولایت فقیه و خط مستقیم الهی بود و نیز روی حجاب زنان بسیار مصر بود.
در برخورد با نامحرم و حفظ حریم الهی بسیار تأکید می نمود و نیز به ادامه دادن خط سرخ
شهدا و حفظ انقلاب اصیل اسلامی زیاد سفارش می کرد. شعار او اخلاص در راه پیروی از حق
و حقیقت بوده است و در موقعیت های مختلف اذعان می کرد که من بدم می آید مطرح باشم حتی
نامه هم زیاد نمی فرستاد، می خواست بفهماند من کاری نکرده ام که زیاد هیایو کنم.
گلبرگ های خاطره:
شهید در سن چهارسالگی
همراه با پدر و مادرش به زیارت اباعبدالله الحسین (ع) مشرف گردید و درس شهادت را از
آن حضرت آموخت. هنوز به سن تکلیف نرسیده بود که با دستکاری شناسنامه عازم جبهه شد.
در عملیات فتح المبین به همراه بسیجیان دیگر به جبهه ی رقابیه عازم شد. این دسته را
به علت پایین بودن نشان در خط پدافندی نگه داشتند. احمد با اینکه از نظر سنی از بسیاری
از آن ها کوچکتر بود مانند یک فرمانده ی فداکار و شجاع با دواندن و حرکات ورزشی رزمی
آن ها را برای شرکت در جنگ آماده می کرد و وقتی آن ها گرسنه می شدند ایشان با زیرکی
خاصی به مقر دسته های ارتش می رفت و از آن ها غذا می گرفت و به بسیجیان می داد.
از خود شهید نقل
شده که هنوز اذان صبح نشده بود که عملیاتی را به اتمام رساندیم در آن عملیات پیروز شدیم. در آن حین با خود گفتم
که خوب است یک گشتی در سنگرهای فتح شده بزنم. در حال گشتن بودم که در یک سنگر تلمباری
از اجساد دشمن را دیدم. در آن حین به یاد قیامت و عاقبت خودم افتادم و در همین حین
یک نفر از زیر آن همه جسد بلند شد و به طرف من آمد. به شدت تحت تأثیر قرار گرفتم، ناگهان
لرزه ای بر بدنم مستولی شد و گامی به عقب برداشته
و بی مهابا شلیک کردم. آنجا فهمیدم که واقعاً زندگی هدفدار و مکتبی ما چقدر ارزشمند
است و توجه به آرمان های حقیقی اسلام تا چه حد انسان ساز می باشد.
منبع : پایگاه اطلاع
رسانی شهدای شهر رهنان (shohada-rehnan.ir)
:: موضوعات مرتبط:
شهدای رهنان ,
:: برچسبها:
شهدا ,
شهدای رهنان ,
شهدای اصفهان ,
شهدای دفاع مقدس ,
گلزار شهدا اصفهان ,
:: بازديد از اين مطلب : 1252
|
امتياز مطلب : 3
|
تعداد امتيازدهندگان : 6
|
مجموع امتياز : 18
ابوالحسن در سال 1340 درروستاي
زيباي «عالي بلاغ» از توابع شهرستان سنقر استان کرمانشاه متولد شد. کودکي
را در دامان پر مهر خانواده اي مذهبي گذراند و با معارف الهي اسلام آشنا
گرديد. 7 ساله بود که راهي دبستان کوچک روستا شد تا الفباي زندگي را
بياموزد و بعد از اتمام تحصيلات ابتدايي براي ادامه تحصيل راهي شهرستان
سنقر شد در همين دوران بود که با مبارزات روحانيت آشنا شد و زمزمه انقلاب
اسلامي را به گوش جان شنيد و مشتاقانه به صف مبارزان راه حق پيوست در
راهپيمايي ها حضوري فعال داشت و با تمام وجود در انتقال پيام انقلاب به
مردم تلاش مي کرد او که در راهپيمايي با شکوه 17 شهريور تهران حضور داشت و
به خاک و خون کشيده شدن عده زيادي از هموطنان را با چشم خود ديد کينه اي
عميق از رژيم سفاک پهلوي بر دل گرفت و با شدت بيشتري به مبارزه پرداخت بعد
از پيروزي انقلاب شکوهمند اسلامي به همراه گروهي از جوانان انقلابي به
فرماندهي شهيد محمد منتظري عازم جنوب لبنان شد اما با تجاوز رژيم بعثي به
خاک ميهن اسلامي براي دفاع از ميهنش به سازماندهي بسيج و اعزام جوانان غيور
شهر سنقر پرداخت چند ماه بعد در اواخر سال 1359 به جمع سبزپوشان سپاهي
پيوست و با توجه ب
ه توان بالا و روحيه و استعداد
عالي که داشت مسئوليت هاي متعددي را بر عهده گرفت و در بيش از 10 عمليات
موفقيت آميز چريکي منطقه کردستان شرکت کرد جبهه هاي نبرد شاهدي حماسه ها و
دلاوري هاي اين شير بيشه حق در عمليات هاي نصر7، کربلاي 5 و والفجر 10 بود.
سرانجام روح عاشق اين پرستوي مهاجر
قفس تن را تاب نياورد و روز بيست و پنجم اسفندماه سال 1366 در حاليکه
معاونت گردان تبوک از تيپ نبي اکرم (ص) را بر عهده داشت در سن 26 سالگي و
در حين عمليات والفجر10 در خاک حلبچه دعوت حق را لبيک گفت و به سوي آن وسعت
بيکرانه پر گشود.
وصيت نامه :
خدايا دوست دارم که با بدني تکه تکه و سوخته و پودر شده در گوشه بيابان و دور از هياهو و جنجال به ديدار تو آيم.
:: موضوعات مرتبط:
آشنایی با شهدا زندگی نامه ,
زندگی نامه الف--ج ,
وصیت نامه الف--ج ,
عملیات کربلا5 ,
عملیات والفجر10 ,
:: برچسبها:
شهدای ایران ,
شهدای دفاع مقدس ,
شهدای کرمانشاه ,
شهدای سنقر ,
:: بازديد از اين مطلب : 1380
|
امتياز مطلب : 2
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 14
آيا
تا به حال شده کسي را ببينيد و به ياد چيز ديگر و يا شخص ديگر بيفتيد؟!
اين مادر از آنهايي بود که وقتي مي ديدمش به ياد پسرش مي افتادم، به ياد
شهيدش. شهيدي که اصلا نمي شناختم! اما خدا را شکر که فرصتي داد تا با او
آشنا شوم.
پرسيدم از او درباره ي ابوالفضلش.
اول گفت: ابوالفضل خيلي خوب بود، نمازش هميشه به وقت بود، با پدر و مادر خوب، مهربان و خوش اخلاق بود. ما از دستش راضي بوديم.
با خود گفتم همين قدر بس است! براي ما اگر اهل درس گرفتن و عبرت باشيم همين مختصر كافيست!...............
:: موضوعات مرتبط:
خاطرات ودلنوشته ها ,
خاطرات ,
:: برچسبها:
شهدای محلات ,
شهدای ورین ,
روستای ورین ,
شهدای دفاع مقدس ,
خاطرات ,
:: بازديد از اين مطلب : 937
|
امتياز مطلب : 1
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 9
تاريخ انتشار : پنجشنبه 13 شهریور 1393 |
نظرات (0)
|
|
"سعيد" در سال 1333 در خانواده اي مذهبي، در
تهران ديده به جهان گشود. احساسات مذهبي در سعيد، چنان قوت گرفت كه از هفت سالگي به
انجام واجبات ديني پرداخت. وي در سن هفت سالگي به مدرسه رفت. او در دوره تحصيل
متوسطه، به ورزش روي آورد. اخلاق و منش او طوري بود كه مورد توجه و علاقه مسوولان
مدرسه قرار مي گيرد. او پس از دريافت مدرك ديپلم به سربازي اعزام مي شود. پس از
گذراندن دوره آموزشي.....
:: برچسبها:
شهدای دفاع مقدس ,
والفجر ,
:: بازديد از اين مطلب : 1589
|
امتياز مطلب : 1
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 5
شهر مذهبي و شهيد پرور ني ريز در حاشيه آرام
بختگان، زادگاه دريادلان طوفان ستيزي است كه در موج خيز حادثه، چونان امواج خروشان
بر دشمن بعثي هجوم آورده وخواب مردابي آنها را برآشفتند، عارفان دلسوخته اي كه در
شب هاي سبز نياز چكه چكه از چشم هاي خويش فرو چكيده و در زلال دل هاي آسماني شان
دوست را به استغاثه نشستند. در اين مختصر، دفتر حماسه هاي تيپ قهرمان آفرين 33
المهدي(عج) را ورق خواهيم زد و با يكي از سرداران، شهيد ني ريز آشنا خواهيم شد.
سردار شهيد حسين عيدي در سال 1338در ني ريز قهرمان و شهيدپرور ديده به جهان گشود و
در دامان پرمهر پدر و مادري مومن و رنجديده پرورش يافت. از همان كودكي، عشق و
ايمان، آيه آيه از لبهاي روزه دار او تلاوت شد و روح ملكوتي اش در چشمه سار نماز و
نيايش تطهير يافت. وي تحصيلات خود را در زادگاه خويش آغاز كرده و پس از سال ها تلاش
و كوشش، نتيجه زحمات خود را با اخذ مدرك ديپلم طبيعي دريافت داشت.
شهيد حسين عيدي كه در ايام شكوهمند انقلاب در
فعاليت هاي مختلف اعم از پخش و توزيع اعلاميه هاي حضرت امام(ره) و شركت در تظاهرات
و راهپيمايي هاي ضد رژيم حضوري چشمگير داشت. پس از پيروزي انقلاب نيز با عضويت در
بسيج خود را آماده دفاع از دستاوردهاي انقلاب نمود. با شروع جنگ تحميلي مردانه سلاح
برگرفت و به امواج خروشان ايثار پيوست. سردار شهيد حسين عيدي بعد از اولين اعزام
(13/8/60) در عمليات هاي مختلفي از جمله فتح المبين، محرم، والفجر مقدماتي و خيبر شركت كرد و مسئوليت هاي مختلفي از جمله فرماندهي و معاونت گروهان را به عهده گرفت.
وي همچنين در عمليات بدر فرماندهي گردان كميل تيپ 33 المهدي(عج) را عهده دار گرديد
و تا لحظه شهادت در اين سمت باقي ماند. روح عطشناك و سراسر اشتياق شهيد سرانجام در
آستانه بهار 1364 رهاتر از باد در بيكران آسمان به پرواز درآمد و در مقام منزلت
دوست ماوا گزيد. "شرق دجله" روز 26 اسفند 1363 در غم از دست دادن اين سردار شهيد را
يك غروب، خون گريست و آسمان زخمي "بدر" تا نويد صبحي ديگر تنپوش نيلي شب را بر تن
تبدار خويش پوشيد و بدينسان مردي از مردان خون و حماسه به خيل شهداي هشت سال دفاع
مقدس پيوست.
وصيت نامه :
"... در راه عقيده اي جهاد مي كنيم كه بر
حقانيت آن كاملا آگاهيم".
:: برچسبها:
شهدای نی ریز ,
شهدای دفاع مقدس ,
دفاع مقدس ,
نی ریز ,
:: بازديد از اين مطلب : 1092
|
امتياز مطلب : 1
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 5
تاريخ انتشار : چهارشنبه 13 آذر 1392 |
نظرات (0)
|
|
زندگينامه :
نام پدر:عباسعلي
محل تولد:شهرستان مشهد
تاريخ تولد:01/01/46
تاريخ شهادت :29/07/63
محل شهادت :ميمک
از تمامی دوستان تقاضا داریم که در هنگام مطالعه وصایا و زندگی نامه شهدا اگر خاطره یا دست نوشته ای از شهید مربوط یا شهیدان دیگر دارند برای ما ارسال کنند که بانک اطلاعاتی ما را تکمیل کنند. یا حق..
:: موضوعات مرتبط:
آشنایی با شهدا زندگی نامه ,
زندگی نامه الف--ج ,
شهدا-عملیات ,
عملیات عاشورا ,
:: برچسبها:
شهدای دفاع مقدس ,
شهید ,
شهادت ,
:: بازديد از اين مطلب : 905
|
امتياز مطلب : 1
|
تعداد امتيازدهندگان : 4
|
مجموع امتياز : 4
تاريخ انتشار : چهارشنبه 13 آذر 1392 |
نظرات (0)
|
|
به سال 1333 در بهبهان، در خانواده اي كه به
پاكدامني و التزام به اصول و به مباني اسلام اشتهار داشت به دنيا آمد. روح و روان
اسماعيل در اين كانون گرم كه ارزشهاي اسلامي در آن به خوبي مشهود بود پرورش يافت و
زمينه اي براي شخصيت والاي آينده او شد.
اين خانواده با توجه به مشكلاتي كه داشتند،
مجبور شدند به آغاجاري مهاجرت و با پايبندي به اصول انساني و اسلامي، در آن شهر
زندگي كنند، شهري كه بنا به موقعيت خاص و منابع زيرزميني خود، نه تنها مورد طمع غرب
(بويژه آمريكا) بود، بلكه جغرافيايي غارت ارزش هاي فرهنگي و سنتهاي اجتماعي آن نيز
در برنامه هاي استكبار جهاني قرار اما خانواده اسماعيل نه تنها خود از اين تهاجم،
سرافراز بيرون آمدند، بلكه داشت. در اجراي فريضه امر به معروف و نهي از منكر نيز
تلاش مي كردند. در نتيجه اسماعيل تمام ارزشهاي وجودي خود را كه از كودكي به آنها
پايبند بود از خانواده خود نيز فرا گرفت.
او كه از هوش و ذكاوت سرشاري برخوردار بود،
مورد توجه خانواده قرار گرفت و ....
:: موضوعات مرتبط:
خاطرات ودلنوشته ها ,
خاطرات ,
آشنایی با شهدا زندگی نامه ,
زندگی نامه چ--ر ,
آشنایی باشهدا وصیت نامه ,
وصیت نامه چ--ر ,
:: برچسبها:
شهید سید هادی احمدی ,
سید هادی احمدی ,
شهدای دفاع مقدس ,
شهدای ورامین ,
شهید اسماعیل دقایقی ,
اسماعیل دقایقی ,
شهید ,
:: بازديد از اين مطلب : 1001
|
امتياز مطلب : 1
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 9
وصیت نامه
ربنا ظلمنا انفسنا وان لم تغفرلناوترحمنا لنکونن من الخاسرین.
وقتی که خواستم قلم بردارم و این چند کلمه را بعنوان وصایا بنویسم و در این فکر افتادم که این لحظه بلکه الان در محضر خداوند متعال هستم و با این بار گناه و معصیت میتوانم چه بنویسم؟
در دلم گفتم بار پروردگارا ،معبودا،رحیما ،رحمانا ،بنده و عبد گناه کارت ،شرمسار درگاهت هست،ولی ناامید هم نیست.امیدش از درگاهت این است که در لحظه های اخر ،طلب ببخشش و عفو نماید.اما اینک که در راه انجام تکلیف الهی و اسلامی و انقلابی ام درصف عاشقان کربلا عزم یورش بر کافران بعثی ،مزدوران امریکا و مستکبرین دارم .همه بدانند که بنده با ازادی تمام و با شناختی عمیق از توحید ،نبوت،امامت و معاد و قران کریم قدم به این معرکه و کوبیدن دشمنان اسلام برداشته ام و اجباری در کار نبود و این را هم باید گفت که همه باید بدانید همه رزمندگان با علم به اینکه امروز تمامی دشمنان اسلام در جبهه ای واحد بر علیه اسلام بسیج و مهیا شده اند،اسحله بر دوش گرفته و می جنگند.امروزه همه رزمندگان اسلام میدانند که اسلام با تمامی نیرو و تلاش در برابر کفر جهانی ایستاده است.
تکلیف است که در جبهه حضور پیدا کنید.امروزه زندگی ،زمانی معنی پیدا میکند که انسان مسلمان و مومن به معاد و.... بداندکه جنگ و دفاع کردند از قران و مکتبش مسئله ای است که از زندگی اش جدا نیست.در زمانی زندگی مفهوم پیدا میکند که انسان مسلمان اسلحه اش در دست باشد و از قانون و مکتبش قران و ارمان و حیثیت و ناموسش دفاع کند.افرین بر انهایی که خدا گونه برای رضای خدا و برای دفاع از مکتب خداوند به صف دشمنان خدا حمله و یورش بردند و صادقانه و مخلصانه جان خود را تقددیم درگاه خداوند نمودند.
پدرم و مادرم در فقدان من گریه و زاری نکنید من راه خود را شناختم و به سوی ان میروم. من هم مثل شهیدان دیگر راه خود را معین کردم و به سوی ان راه می روم.پدر و مادرم اگر از من بدی دیده اید، مرا ببخشید و مرا حلال کنید،چون فرزند خوبی برای شما نبوده ام پدر و مادرم ،برایم از خدا طلب مغفرت کنید ،برایم دعا کنید تا خداوند مرا از مخلصین خود قرار دهد.
پدرم برایم نمز بخوان . پدرم و مادرم برادران و خواهرانم را به مدرسه بفرستید تا درس بخوانند و با سواد شوند. ای پدر و مادرم :فرزند شما در راهی قدم برداشته است که علی اکبر امام حسین علیه السلام برداشته است.
برادران و خواهرانم برای من گریه و زاری نکنید.برادرانم ،بعد از من اسحله ی بر زمین افتاده مرا بردارید و با دشمنان اسلام بجنگید.اما شما ای خواهرانم با کارهایتان به استکبار جهانی بگویید که ماتا اخرین قطره ی خون خودمان از اسلام و قران دفاع خواهیم کرد.
ای فرهنگیان و ای معلمان در این مورد کار شما چیست؟ ایا شما باید دست روی دست بگذارید ؟نه ،شما باید با قلمتان به امریکا بگویید که ما از این انقلاب نگهداری خواهیم کرد. ای دبیران شما باید با درس دادنتان به فرزندان این ملت شهید پرور،صدای ایت استکبار جهانی را خفه کنید.
من از دبیران می خواهم در درس دادن کوتاهی نکنند.شما باید کاری کنید که خدا از شما راضی شود نه بنده خدا. هم باید بجنگید،هم درس بدهید.امروز علم تنها به درد شما نمیخورد،باید عمل هم داشته باشید.ای دوستان ،ای رفقا ،مرا حلال کنید و از سر تقصیرم بگذرید .از خدا بخواهید تا مرا ببخشد.جنگ را فراموش نکنید.
ای ملت ایران امام را تنها نگذارید .گوش به حرف منافقان و استعمارگران ندهید.
ای ملت،همیشه هوشیار باشید ،جنگ را فراموش نکنید، اسلام را تنها نگذارید.سلام مرا به امام برسانید.و به جای من قبر امام حسین علیه السلام را بوسه بزنید.
وسلام
قاسم دراهکی 22/11/64
ارسال شده توسط کاربر عزیز وبلاگ گمنام گرامی
:: موضوعات مرتبط:
آشنایی باشهدا وصیت نامه ,
وصیت نامه چ--ر ,
:: برچسبها:
شهدای دوراهک ,
شهدای ایران ,
شهدای اصفهان ,
شهدای دفاع مقدس ,
دایرکتوری شهدا ,
:: بازديد از اين مطلب : 1109
|
امتياز مطلب : 3
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 18
تاريخ انتشار : دوشنبه 20 آبان 1392 |
نظرات (0)
|
|
تاريخ انتشار : جمعه 06 اردیبهشت 1392 |
نظرات (0)
|
|

شهید عبدالواحد نصيرپور در سال 1345 در شهرستان مرودشت ديده به جهان گشود و در دامان و آغوشي زلال تر از آب و آيينه پرورش يافت.
هنوز بيش از چند بهار از عمر بابركتش نمي گذشت كه پا به پاي خانواده به شيراز مهاجرت كرد و دوران پرخاطره كودكي را در جوار بارگاه ملكوتي شاهچراغ گذرانيد. در هفت سالگي راهي دبستان شد و پس از گذراندن موفقيت آميز مقطع ابتدايي و راهنمايي در دبيرستان ابوذر شيراز مشغول به تحصيل گرديد. دوران تحصيل او با حركات توفنده انقلابي امت شهيدپرور مصادف بود و....
:: موضوعات مرتبط:
آشنایی با شهدا زندگی نامه ,
زندگی نامه م--ی ,
آشنایی باشهدا وصیت نامه ,
وصیت نامه م--ی ,
عملیات کربلای 1 ,
عملیات کربلا2 ,
عملیات کربلا3 ,
عملیات کربلا4 ,
عملیات کربلا5 ,
عملیات والفجر10 ,
:: برچسبها:
شهیدعبدالواحد نصيرپور ,
شهدای شیراز ,
سرداران شهید ,
شهدای اصفهان ,
شهدای دفاع مقدس ,
ولا تحسبن الذین ,
لتکونو شهدا علی الناس ,
:: بازديد از اين مطلب : 1036
|
امتياز مطلب : 2
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 10
تاريخ انتشار : پنجشنبه 26 بهمن 1391 |
نظرات (1)
|
|

شهيد جعفر طهماسبي پور، فرزند علي اصغر در سال 1334 در اردبيل به دنيا آمد. وي به خاطر حضور در جبهه، از كلاس چهارم دبيرستان ترك تحصيل نمود. در سال 1360 به عضويت سپاه پاسداران درآمد. و مدتي بعد مسوول پرسنلي تيپ عاشورا شد. در سال 1362 در جزيره طلاييه، بعد از اسارت، به دست نيروهاي بعثي به شهادت رسيد. وي همچنين متاهل و خيلي.....
:: موضوعات مرتبط:
خاطرات ودلنوشته ها ,
خاطرات ,
آشنایی با شهدا زندگی نامه ,
زندگی نامه ز--ظ ,
آشنایی باشهدا وصیت نامه ,
وصیت نامه ز--ظ ,
عملیات کربلای 1 ,
:: برچسبها:
شهید جعفر طهماسبيپور ,
طلاییه ,
دفاع مقدس ,
نرم افزار زندگی نامه شهدا ,
شهدا ,
شهادت ,
شهدای ایران ,
شهدای دفاع مقدس ,
شهداس اصفهان ,
عملیات کربلای 1 ,
:: بازديد از اين مطلب : 1107
|
امتياز مطلب : 2
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 10
تاريخ انتشار : پنجشنبه 26 بهمن 1391 |
نظرات (0)
|
|

محمود سرگزي در سال 1345 در يکي از روستا هاي زاهدان در خانواده اي متعصب و مذهبي ديده به جهان گشود وي از همان دوران کودکي فردي بسيار مؤدب و صبور و جدي بود. محمود دوران تحصيل خود را تا کلاس سوم دبيرستان در شهرستان زاهدان ادامه داد و در طول مدت تحصيل عضو بسيج نيز بود. پس از چندي با علاقه خاصي که به سپاه پاسداران داشت به عضويت اين نهاد در آمد او در بيشتر عمليات ها شرکت مي جست و هر گاه به زاهدان باز مي گشت به خانواده رزمندگان و شهدا سر مي زد. محمود در عين حال که دانشجوي سال اول دانشگاه بود هيچ گاه خود را از جبهه و جنگ جدا نديد سرانجام در عمليات «والفجر ده» در منطقه سليمانيه در سال 1366در سن 21سالگي به فيض شهادت نايل آمد.
وصيت نامه :
خداوندا شاهد باش که شهادت را مي پذيرم تا قرآن و مکتب اسلام محفوظ بماند و قوانين آن عملي گردد.
:: موضوعات مرتبط:
آشنایی با شهدا زندگی نامه ,
زندگی نامه ز--ظ ,
آشنایی باشهدا وصیت نامه ,
وصیت نامه ز--ظ ,
عملیات والفجر10 ,
:: برچسبها:
شهید محمود سرگزي ,
شهدای زابل ,
شهدای سیستان وبلوچستان ,
سرداران شهید ,
شهدای دفاع مقدس ,
شهدای اصفهان ,
شهدای مشهد ,
شهدای طالخونچه ,
عملیات والفجر 10 ,
:: بازديد از اين مطلب : 1093
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 4
|
مجموع امتياز : 44
تاريخ انتشار : سه شنبه 24 بهمن 1391 |
نظرات (1)
|
|

در سال 1339 در بوانات و در خانواده اي متدين و مذهبي ديده به جهان گشود. تحت توجهات پدر و مادري مهربان تربيت يافت و از همان كودكي وجود مباركش با نماز و نيايش و معارف مذهبي آشنا گرديد. وي بعد از گذراندن دوران طفوليت وارد مدرسه شد و قدم در راه كسب علم و دانش گذاشت. تحصيلات وي تا سال سوم راهنمايي ادامه يافت اما مشكلات عديده زندگي او را از ادامه.....
به ادامه مطلب رجوع کنید...
:: موضوعات مرتبط:
آشنایی با شهدا زندگی نامه ,
زندگی نامه چ--ر ,
آشنایی باشهدا وصیت نامه ,
وصیت نامه چ--ر ,
عملیات والفجر10 ,
:: برچسبها:
سردار شهید عبدالرضا رنجبر ,
بوانات ,
شهدای بوانات ,
شهدای طالخونچه ,
شهدای ایران ,
شهدای دفاع مقدس ,
عملیات والفجر 10 ,
:: بازديد از اين مطلب : 1242
|
امتياز مطلب : 3
|
تعداد امتيازدهندگان : 6
|
مجموع امتياز : 22
تاريخ انتشار : سه شنبه 24 بهمن 1391 |
نظرات (0)
|
|
((خواهرم! مادرم! برادرانم! فرزندانم! همسرم! می دانم که برای آمدن من ثانیه شماری می کنید؛ ولی چه می کردم در زمانی که خدا مرا به میهمانی دعوت کرده بود و من عاشقانه به ملاقات خدا شتافتم.))
((در شرایطی که آماده و عازم صف مقدم جبهه نبرد علیه کفرجهانی هستم، احساس می کنم عازم دانشگاهی هستم که مکتبش شهادت و معلمش امام حسین (ع) می باشد.))
سردار شهید ایزدی در واپسین لحظه های زندگی خاکی اش می نگارد:
برادران و خواهران من بدانيد كه من آگاهانه در اين راه قدم نهاده ام چرا كه خون سرخ شهيدان از هابيل تا حسين(ع) و تا شهداي 15خرداد و از شهداي 17 شهريور تا شهداي كربلاي جنوب و غرب ايران صدا مي زنند كه چه شده است شما را؟ براي چه نشسته ايد؟ آخر ما مسلمان هستيم. در عصري زندگي مي كنيم كه ظلم و فساد از يك سو سراسر جهان را فراگرفته و و از طرف ديگر خوشبختانه انقلاب پيشتاز اسلامي ايران هم اكنون مرزها را يكي بعد از ديگري گشوده و به پيش مي رود. مي رود تا دست استعمارگران را از سر ملت مظلوم كوتاه كند و در اين راه است كه بايد كوشيد، بايد خون داد آنقدر بايد كشته بدهيم تا اسلام عزيز با ظهور مهدي(عج) پيروز شود و قسط و عدل الهي در سايه توحيد در سراسر جهان برقرار گردد. من بطور يقين درك كرده ام كه شهادت تصادفي نيست، بلكه لياقت و سعادتي است بزرگ و تنها حرف من به برادران و خواهران اين امت اين است كه اسلام و امام را داشته باشند كه در حقيقت قرآن را نيز حفظ كرده اند.
به ادامه مطلب رجوع کنید......
:: موضوعات مرتبط:
خاطرات ودلنوشته ها ,
خاطرات ,
آشنایی با شهدا زندگی نامه ,
زندگی نامه الف--ج ,
آشنایی باشهدا وصیت نامه ,
وصیت نامه الف--ج ,
فرماندهی کل قوا ,
:: برچسبها:
شهید ,
شهادت ,
ایزدی ,
محمود ایزدی ,
سرداران دفاع مقدس ,
شهدای دفاع مقدس ,
شهدای طالخونچه ,
شهدای ایران ,
عملیات فرماندهی کل قوا ,
:: بازديد از اين مطلب : 1451
|
امتياز مطلب : 4
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 20
حسين در يکي از روزهاي آفتابي سال 1338 در جمع
گرم و صميمي خانواده اي مهربان به دنيا آمد. دوران پر شور کودکي را در زير سايه لطف
پدر و دامان پر مهر مادر گذراند. او که از کودکي به معارف الهي و مذهبي به خصوص
تلاوت قرآن کريم عشق مي ورزيد و در قرائت قرآن بسيار متبحر شده بود، تحصيلات خود را
در مقطع دبستان و .....
به ادامه مطلب رجوع کنید....
:: موضوعات مرتبط:
خاطرات ودلنوشته ها ,
خاطرات ,
آشنایی با شهدا زندگی نامه ,
زندگی نامه ز--ظ ,
آشنایی باشهدا وصیت نامه ,
وصیت نامه ز--ظ ,
فرماندهی کل قوا ,
:: برچسبها:
شهید حسين صفوينژاد ,
فرماندهمان جنگ ,
شهدای دفاع مقدس ,
عملیات فرمانده کل قوا ,
شهدای طالخونچه ,
:: بازديد از اين مطلب : 1141
|
امتياز مطلب : 2
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 10
تاريخ انتشار : چهارشنبه 15 آذر 1391 |
نظرات (0)
|
|


او در سال 1345 در خانواده ای مذهبی و متدین چشم به جهان گشود . انتخاب نام
ششمین معصوم از امامان شیعه برای وی حکایتگر حاکمیت روح تشیع در خانواده وی می
باشد ......
به ادامه مطلب رجوع کنید...
:: موضوعات مرتبط:
آشنایی با شهدا زندگی نامه ,
زندگی نامه ع--ل ,
آشنایی باشهدا وصیت نامه ,
وصیت نامه ع--ل ,
شهید صادق قاسمیان ,
عملیات خیبر ,
:: برچسبها:
شهدا ,
شهید صادق قاسمیان ,
شهدای شهر طالخونچه ,
شهدای دفاع مقدس ,
وصیت نامه ,
زنگی نامه ,
شهادت ,
شهید ,
:: بازديد از اين مطلب : 1679
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 35
تاريخ انتشار : سه شنبه 13 تیر 1391 |
نظرات (2)
|
|
نوشته شده توسط : komando_khate_velayat
تاريخ انتشار : سه شنبه 30 خرداد 1391 |
نظرات (0)
|
|
نام : محمدرضا
نام خوانوادگی:رحیمیان زاده طالخونچه
نام پدر:کریم
تاریخ تولد:۲۴/۰۶/۱۳۴۰
تاریخ شهادت:۱۰/۰۵/۱۳۶۱
محل شهادت :جنوب کوشک
محل اعزام کننده:بسیج
زندگینامه:
رحیمیان زاده طالخونچه، محمدرضا/ الف - ش : بيست و چهارم شهريور 1340، در شهرستان آبادان چشم به جهان گشود. پدرش کریم، بازنشسته شرکت نفت بود و مادرش فرخ نام داشت. دانش آموز چهارم متوسطه در رشته تجربی بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور يافت. دهم مرداد 1361، در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش به شکم شهيد شد. مزار او در گلستان شهدای اصفهان واقع است.
:: موضوعات مرتبط:
آشنایی با شهدا زندگی نامه ,
زندگی نامه چ--ر ,
محمدرضارحیمیان زاده ,
:: برچسبها:
شهدا ,
شهید محمد رضا رحیمیان زاده ,
شهدای شهر طالخونچه ,
شهدای دفاع مقدس ,
زندگی نامه ,
وصیت نامه ,
:: بازديد از اين مطلب : 1468
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 40
تاريخ انتشار : سه شنبه 23 خرداد 1391 |
نظرات (5)
|
|
نام :منصور
نام خوانوادگی:عباسپورطالخونچه
نام پدر:رجبعلی
تاریخ تولد:۰۶/۰۴/۱۳۴۲
تاریخ شهادت:۲۰/۰۷/۱۳۶۱
محل شهادت :مریوان
محل اعزام کننده:سپاه
زندگی نامه شهید:
عباس پورطالخونچه، منصور/ الف - ش : ششم تير 1342، در شهرستان اصفهان چشم به جهان گشود. پدرش رجبعلی، کارگرجهاد سازندگي بود و مادرش خاور نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته انسانی درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان بسیجی در جبهه حضور يافت. بيستم مهر 1361، در سردشت بر اثر اصابت گلوله به کتف گروهک کومله شهيد شد. مزار او در گلستان شهدای زادگاهش واقع است. برادرش فرهاد نيز شهيدشده است.
:: موضوعات مرتبط:
آشنایی با شهدا زندگی نامه ,
زندگی نامه ع--ل ,
شهیدمنصورعباسپور ,
:: برچسبها:
شهدا ,
شهید منصور عباسپور ,
شهدای شهر طالخونچه ,
وصیت نامه ,
زندگی نامه ,
شهدای دفاع مقدس ,
:: بازديد از اين مطلب : 1743
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 39
تاريخ انتشار : دوشنبه 22 خرداد 1391 |
نظرات (2)
|
|

شهید رمضانعلی عرب ، فرزند محمد علی به شماره شناسنامه 167صادره از شهرضا ، در تاریخ 1/11/1340 هجری شمسی در خانواده ایمتدین در شهر طالخونچه به دنیا آمد . ایشاناولین فرزند خانواده بودندکه تحصیلات ابتدایی خود را در سن هفت سالگی در دبستان شهیدمطهری شروع نموده ، در سال 1352 تحصیلات ابتدایی خویش رابهپایانرسانیدومقطعراهنمایی را در سال 1354 به دلیل عدم وجود فضایآموزشی در طالخونچه شروع نمودند .
به ادامه مطلب توجه فرمایید...
:: موضوعات مرتبط:
آشنایی با شهدا زندگی نامه ,
زندگی نامه ع--ل ,
آشنایی باشهدا وصیت نامه ,
وصیت نامه ع--ل ,
شهید رمضانعلی عرب ,
بیت المقدس ,
:: برچسبها:
شهدا ,
رمضانعی عرب ,
شهدای شهر طالخونچه ,
شهدای دفاع مقدس ,
طالخونچه ,
:: بازديد از اين مطلب : 1811
|
امتياز مطلب : 1
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 9
تاريخ انتشار : چهارشنبه 10 خرداد 1391 |
نظرات (0)
|
|
|
|
|