آخرين ارسال هاي انجمن
انجمن
نوشته شده توسط : محسن

خدایا، تو را به مُحرَم حسین علیه‌السلام مرا هم مَحرَم کن...

یا رب الحسین علیه‌السلام

خدایا؛ چندیست عقدۀ دل.......



:: موضوعات مرتبط: خاطرات ودلنوشته ها , دست نوشته ,
:: برچسب‌ها: شهید , حججی , شهدای مدافع حرم , دلنوشته , محرم , عاشورا , امام حسین ,
:: بازديد از اين مطلب : 23
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 1
|
مجموع امتياز : 5
تاريخ انتشار : جمعه 06 مرداد 1402 | نظرات (0)
نوشته شده توسط : محسن


شهید محمد زواری محمّد زوّاری فرزند محمدحسن در سال 1348 در شهرستان بیرجند دیده به جهان گشود. دوران کودکی و تحصیلاتش را تا سال دوم دبیرستان در بیرجند گذراند. او عضو فعال پایگاه بسیج مسجد حضرت موسی بن جعفر(ع) بود. علاقه ی فراوانی به قرائت قرآن داشت و مرتب در هیأت های عزاداری و مجالس دعا شرکت می نمود.


   عشق و علاقه به امام و رهبرش باعث شد تا در 17 سالگی درس را رها نماید و داوطلبانه از طریق بسیج سپاه پاسداران عازم جبهه های نبرد شد. او مدت 45 روز همراه لشگر ویژه شهدا به عنوان تک تیرانداز در گردان امام حسین(ع) در صحنه ی دفاع از اسلام و میهن اسلامی حضور یافت و شجاعانه در مصاف با دشمن متجاوز شرکت کرد.

   سرانجام در تاریخ بیست و هفتم فروردین ماه سال 1366 در منطقه ی عملیاتی سلیمانیه در عملیات نصر یک در سن 18 سالگی بر اثر انفجار مین دعوت حق را لبیک گفت و به دیدار معبود شتافت. پیکر پاک شهید پس از تشییع در شهرستان بیرجند در مزار شهدای این شهر به خاک سپرده شد.

برگرفته از سایت: www.sh-m-zavvari.blogfa.com



:: موضوعات مرتبط: آشنایی با شهدا زندگی نامه , زندگی نامه ز--ظ ,
:: برچسب‌ها: شهید , شهدا , وصیت نامه , زندگی نامه ,
:: بازديد از اين مطلب : 1518
|
امتياز مطلب : 4
|
تعداد امتيازدهندگان : 4
|
مجموع امتياز : 18
تاريخ انتشار : سه شنبه 13 مهر 1395 | نظرات (2)
نوشته شده توسط : محسن

آن شهید بزرگوار در سال 1342 در یک خانواده مذهبی در روستای ور سفلی به دنیا آمد. دوران ابتدایی را در همان روستا سپری کرد و سپس به قم رفت و در حوزه علمیه آن شهر مشغول به تحصیل گشت. از سن 7 سالگی نماز و روزه را شروع كرد. قبل از انقلاب نیز فعالیت های سیاسی زیادی داشت و چون او را شناسایی کرده بودند، لباس هایش را عوض می کرد، تا کسی او را نشناسد.

یک روز مادرش خبردار مي شود که کمر حسين درد می کند؛ وقتی که علت را جويا مي شوند لباسش را بالا می زند و مادرش می بیند که روی کمر وی تاول ها و زخم های عمیقی ناشي از مبارزات وی وجود دارد.

در جریان مبارزات انقلابی، ایشان درصدد طراحی نقشه ای جهت آزاد سازی پاسگاه نظامی دولت آباد واقع در تهران، که در اختیار رژیم پهلوی بود برآمد. ایشان به درون پاسگاه نفوذ کرده بود که ماموران ساواک این پاسگاه را محاصره می کنند. ایشان با مشاهده این وضعیت اقدام به فرار می کند که از چشم ماموران دور نمی ماند و آنها به سوی وی تیراندازی مي کنند و ایشان مورد اصابت گلوله قرار گرفته و به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد

برگرفته از:varshahid.ir



:: موضوعات مرتبط: آشنایی با شهدا زندگی نامه , زندگی نامه الف--ج ,
:: برچسب‌ها: شهدای محلات , شهدای ورین , شهید , وصیت نامه , زندگی نامه ,
:: بازديد از اين مطلب : 1065
|
امتياز مطلب : 1
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 5
تاريخ انتشار : جمعه 28 شهریور 1393 | نظرات (1)
نوشته شده توسط : محسن

شهید احمد مطهری نژادشهید احمد مطهری نژاد فرزند محمود در سال 1347 در روستای سید آباد از توابع دامغان دیده به جهان گشود.

او فرزند ارشد خانواده بودو سه برادر به نامهای ابوالقاسم ،اسماعیل و ابراهیم و یک خواهر به نام زهرا داشت .

پدرش کارگر شرکت ذوب آهن بود و از این راه چرخه ی زندگی را می چرخاند .

اوپس از دوران کودکی راهی مدرسه شد وتا پایه پنجم ابتدایی در روستا درس خواند وبدلیل عدم امکانات تحصیل ، به دامغان آمد و مقطع دوم راهنمایی بود که درس را رها کرد . این در زمانی بود که جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به اوج خود رسیده بود. عشق به حضور در جبهه وپیوستن به رزمندگان او را بی تاب کرده بود هر جا که اسمی از بیسیج بود سرک می کشید وبا جسته کوچکش کار بزرگترها راتقلید می کرد ولی این کارها روح پر تلاطم او را سیراب نمی کرد بارها برای نام نویسی به بسیج مراجعه کردولی هر بار با جمله های سنت قانونی نیست و یا .... واجعه می شدبلاخره این انتظار به سرآمد وبا پیوستن به بسیج بخش مهمی اززندگی احمد آغاز شد .

او پس از آموزش نظامی بارها به جبهه رفت. چهره بشاش ولب خندان وبذله گویی اش موجب تقویت روحیه رزمندگان بود .

سرانجام در تاریخ 25/12/1363 در منطقه عملیاتی بدر مفقود گردیدولی شواهد و قرائن موجوددلالت بر شهادت این بسیجی دلاور دارد .

روحش شاد ویادش ماندگار وراهش پررهرو



:: موضوعات مرتبط: آشنایی با شهدا زندگی نامه , زندگی نامه م--ی , عملیات بدر ,
:: برچسب‌ها: شهدای دامغان , شهدای بسیجی , زندگی نامه شهدا , شهید , دفاع ,
:: بازديد از اين مطلب : 1167
|
امتياز مطلب : 1
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 5
تاريخ انتشار : دوشنبه 10 شهریور 1393 | نظرات (0)
نوشته شده توسط : محسن

زندگينامه :

نام پدر:عباسعلي

محل تولد:شهرستان مشهد

تاريخ تولد:01/01/46

تاريخ شهادت :29/07/63

محل شهادت :ميمک 



از تمامی دوستان تقاضا داریم که در هنگام مطالعه وصایا و زندگی نامه شهدا اگر خاطره یا دست نوشته ای از شهید مربوط یا شهیدان دیگر دارند برای ما ارسال کنند که بانک اطلاعاتی ما را تکمیل کنند. یا حق..



:: موضوعات مرتبط: آشنایی با شهدا زندگی نامه , زندگی نامه الف--ج , شهدا-عملیات , عملیات عاشورا ,
:: برچسب‌ها: شهدای دفاع مقدس , شهید , شهادت ,
:: بازديد از اين مطلب : 908
|
امتياز مطلب : 1
|
تعداد امتيازدهندگان : 4
|
مجموع امتياز : 4
تاريخ انتشار : چهارشنبه 13 آذر 1392 | نظرات (0)
نوشته شده توسط : rahroo

بسم الله الرحمن الرحیم 

ان ا.. یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کاهم بنیان مرصوص 

خدا مومنان را که در صف جها با کافران مانند سد آهنین همدست و پایدارند بسیار دوست می دارد. اینک که این نوشته را می‌خوانید، خود در میان شما نبوده و فقط یادی از من خواهد بود پس بگویم که عصر روزگار سخت و غریبی را می‌گذرانید . راه پر پیچ و خم و طولانی و توشه اندک، باید رفت و از این زندان با میله‌های طلایی و فریبنده خلاصی یافت، مسلمانان زندگی کردن در این دنیا و عصر مغشوش و پر از فتنه‌ها پایمردی می‌خواهد. هدایت از طرف خدا و صبر و استقامت می‌خواهد. امیدوارم خدا این توفیق را نصیب ما بگرداند که هدایت شده و به سوی او راه گیریم و از این ظلمتکده به منبع نور و صداقت و پاکی رسیده و از این سرچشمه‌های الهی سیراب شویم.

"بارالها" مرگ حق است پس معشوق من مرگم را در راه خود و برای رضای خود قرار بده.

خدایا تو می‌دانی که چگونه سال‌های سال بر شهیدان کربلا اشک می‌ورزیدم و همیشه از فکر اینکه در رختخواب جان دهم، برخود می‌لرزیدم. 

خدایا اگر هزاران زبان می‌داشتم از شکر و ثنای تو عاجزم.

خدایا بر سرم منت نهادی که توفیق شرکت جهاد در راه خودت را به من عطا فرمودی.

اکنون سخنی دارم با امت و امام:

ای امام عزیز ای منجی ما، ای که نفس مسیحائیت روحی در کالبد بی‌جان و متعفن ما خلق ستمدیده دمید و ما جوانان را از گوشه انزوا بیرون آورد و به میادین جنگ روانمان ساخت ای اما عزیز، ای نائب بر حق آقا امام زمان(عج) همیشه در این غم می‌سوزم و خواهم سوخت که چگونه نتوانستم ملاقاتت کنم و از نور منورت، تاریکی و ظلمت قلبم بهره برد.

مادر مهربانم 

خدا اجر جزیل و صبر جمیل به تو عطا فرماید. مادرم دنیا دار امتحان و آزمایش است. مادرم لحظه وصالم به الله فرا رسیده و من از دارد فانی به در می آیم مادرم من امانتی بودم که خدا به امانت پیش تو نهاد و تو باید صبور باشی که خدا صابران را دوست دارد.

خواهرانم زینب گونه باشید و قرآن را فرا گیرید و به دیگران نیز بیازمایید.

پدر عزیزم :

ای کوه استوار تو نیز صبور باش و شهادت مرا از الطاف خفیه الهی بدان و راهم را ادامه بده که همان راه اباعبدالله ، حسین‌بن‌علی(ع) است.

بردارانم مسئولیت اصلی خون من به گردن شماست تا به آخر پشتیبان ولایت فقیه باشید. مساجد که سنگر اسلام  و انقلاب است را پر کنید.از تمام خانواده و خویشان و نزدیکان طلب بخشش و التماس دعا دارم چون دعا مرحمی است بر زخم های روحم.

حال چند جمله ای به سفارش عرض می‌کنم:

چشمانم را باز بگذارید تا کوردلان بدانند که کورکورانه به این راه نرفتم. دستانم را بیرون بگذارید تا راحت‌طلبان و دنیا دوستان بدانند که چیزی با خود به آن دنیا نمیبرم و مشتانم را گره کنید تا کافران بدانند که جسم بی‌جانم نیز نخواهد گذاشت حتی لحظه‌ای آرامش بخود ببینند.

والسلام 

منصور عباسپور

29/11/60 

خدایا خدایا  تا انقلاب مهدی(عج) خمینی را نگه دار 




:: موضوعات مرتبط: آشنایی با شهدا زندگی نامه , زندگی نامه ع--ل , آشنایی باشهدا وصیت نامه , وصیت نامه ع--ل ,
:: برچسب‌ها: وصیت نامه , شهید , شهدا , شهدای طالخونچه , منصور عباس پور ,
:: بازديد از اين مطلب : 1144
|
امتياز مطلب : 2
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 14
تاريخ انتشار : چهارشنبه 29 آبان 1392 | نظرات (0)
نوشته شده توسط : محسن
شهدای گمنام
دوران خلافت معاویه بود پنج دهه از آغاز اسلام می گذشت. قرار بود در منطقه احد برای زائرین چاه آبی حفر شود.هنوز مدتی از شروع کار حفاری نگذشته بود که خبر عجیبی در مدینه پیچید!
در محل حفر چاه دو پیکر سالم پیدا شده بود!!
مردم وبزرگان با عجله به منطقه احد آمدند. پیرمردها جلوتر بودند.همه به چهره این دو نفر خیره نگاه می کردند. آری آنها را می شناختند. یکی از بزرگان مدینه که روزگار صدر اسلام را درک کرده بود گفت:
در جنگ احد تعدادی از مسلمین برای جمع آوری غنائم کمینگاه احد را ترک کردند. دشمن از همان نقطه سپاه اسلام را محاصره کرد و تعداد زیادی از مسلمین به شهادت رسیدند.
بعد رو به اولین شهید کرد و گفت: این سعد ابن ربیع است. پسر ربیع ابن عمرو.سعد از قبیله خزرج بود.در بیعت عقبه با پیامبر پیمان بست و از مسلانان واقعی بود.
در روزگاری که هیچکس سواد نداشت او با سواد بود.
او در بدر و احد از پیامبر جدا نشد.در اواسط جنگ، پیامبر به ما گفت:سعد دوازده زخم برداشته!بعد محمد ابن مسلم را فرستاد تا از حال او جویا شود.سعد تا محمد ابن مسلم را دید پرسید:آیا رسول خدا(ص) زنده است؟
فرمود آری.
سعد ادامه داد : به انصار سلام مرا برسان و بگو: شما را به خدا سوگند میدهم.به پیمانی که در عقبه با پیامبر بستید وفادار باشید.نگذارید به رسول خدا(ص) آسیبی برسد.بعدها وقتی خبر شهادت سعد به پیامبر رسید برای او دعا کرد.
بعد سراغ پیکر دیگری رفت که کفار بدنش را تکه تکه کرده بودند. پیرمرد گفت:این عمرابن جموح از قبیله بنی حرام است.
پسرش در پیمان عقبه مسلمان شد.اما خودش در زمان حضور رسول خدا(ص) در مدینه به اسلام گروید.
و بسیار پیر ولنگ بود.لذا پیامبر او را از جهاد معاف کرد.اما او مشتاقانه به میدان احد وارد شد.چهار پسر او در میان سپاه اسلام بودند.آنها مخالف حضور پدر بودند.اما وقتی پدرشان از پیامبر اجازه گرفت آنها چیزی نگفتند.
عمر در حال نبرد فریاد می زد:آرزو دارم با پای لنگ به سوی بهشت بشتابم.وقتی مسلمانان از میدان نبرد عقب نشینی کردند کفار به او حمله کرده و بدن او را تکه تکه کردند.عمر به همراه یکی از پسرانش از شهدای احد بودند.
این واقعه به سرعت در میان مردم مدینه پخش شد.اینکه پیکرهای دو شهید گمنام،دو یاور پیامبر بعد از چهل وشش سال سالم از خاک خارج شده مردم را به تعجب واداشت.
به هر حال پیکر این دو سردار با احترام تشییع و در جایی دیگر به خاک سپرده شد.


نقل از کتاب طبقات جلد چهارم



:: موضوعات مرتبط: خاطرات ودلنوشته ها , داستان ,
:: برچسب‌ها: شهدای گمنام , شهدای صدر اسلام , شهید , گمنام , حضرت زهرا(س) ,
:: بازديد از اين مطلب : 950
|
امتياز مطلب : 1
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 5
تاريخ انتشار : چهارشنبه 29 آبان 1392 | نظرات (0)
نوشته شده توسط : محسن
شهید اسماعیل دقایقی

به سال 1333 در بهبهان، در خانواده اي كه به پاكدامني و التزام به اصول و به مباني اسلام اشتهار داشت به دنيا آمد. روح و روان اسماعيل در اين كانون گرم كه ارزشهاي اسلامي در آن به خوبي مشهود بود پرورش يافت و زمينه اي براي شخصيت والاي آينده او شد.

اين خانواده با توجه به مشكلاتي كه داشتند، مجبور شدند به آغاجاري مهاجرت و با پايبندي به اصول انساني و اسلامي، در آن شهر زندگي كنند، شهري كه بنا به موقعيت خاص و منابع زيرزميني خود، نه تنها مورد طمع غرب (بويژه آمريكا) بود، بلكه جغرافيايي غارت ارزش هاي فرهنگي و سنتهاي اجتماعي آن نيز در برنامه هاي استكبار جهاني قرار اما خانواده اسماعيل نه تنها خود از اين تهاجم، سرافراز بيرون آمدند، بلكه داشت. در اجراي فريضه امر به معروف و نهي از منكر نيز تلاش مي كردند. در نتيجه اسماعيل تمام ارزشهاي وجودي خود را كه از كودكي به آنها پايبند بود از خانواده خود نيز فرا گرفت.

او كه از هوش و ذكاوت سرشاري برخوردار بود، مورد توجه خانواده قرار گرفت و ....



:: موضوعات مرتبط: خاطرات ودلنوشته ها , خاطرات , آشنایی با شهدا زندگی نامه , زندگی نامه چ--ر , آشنایی باشهدا وصیت نامه , وصیت نامه چ--ر ,
:: برچسب‌ها: شهید سید هادی احمدی , سید هادی احمدی , شهدای دفاع مقدس , شهدای ورامین , شهید اسماعیل دقایقی , اسماعیل دقایقی , شهید ,
:: بازديد از اين مطلب : 1004
|
امتياز مطلب : 1
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 9
تاريخ انتشار : شنبه 25 آبان 1392 | نظرات (0)
نوشته شده توسط : محسن

سردار شهید محمود ایزدی

((خواهرم! مادرم! برادرانم! فرزندانم! همسرم! می دانم که برای آمدن من ثانیه شماری می کنید؛ ولی چه می کردم در زمانی که خدا مرا به میهمانی دعوت کرده بود و من عاشقانه به ملاقات خدا شتافتم.))

((در شرایطی که آماده و عازم صف مقدم جبهه نبرد علیه کفرجهانی هستم، احساس می کنم عازم دانشگاهی هستم که مکتبش شهادت و معلمش امام حسین (ع) می باشد.))

سردار شهید ایزدی در واپسین لحظه های زندگی خاکی اش می نگارد:


برادران و خواهران من بدانيد كه من آگاهانه در اين راه قدم نهاده ام چرا كه خون سرخ شهيدان از هابيل تا حسين(ع) و تا شهداي 15خرداد و از شهداي 17 شهريور تا شهداي كربلاي جنوب و غرب ايران صدا مي زنند كه چه شده است شما را؟ براي چه نشسته ايد؟ آخر ما مسلمان هستيم. در عصري زندگي مي كنيم كه ظلم و فساد از يك سو سراسر جهان را فراگرفته و و از طرف ديگر خوشبختانه انقلاب پيشتاز اسلامي ايران هم اكنون مرزها را يكي بعد از ديگري گشوده و به پيش مي رود. مي رود تا دست استعمارگران را از سر ملت مظلوم كوتاه كند و در اين راه است كه بايد كوشيد، بايد خون داد آنقدر بايد كشته بدهيم تا اسلام عزيز با ظهور مهدي(عج) پيروز شود و قسط و عدل الهي در سايه توحيد در سراسر جهان برقرار گردد. من بطور يقين درك كرده ام كه شهادت تصادفي نيست، بلكه لياقت و سعادتي است بزرگ و تنها حرف من به برادران و خواهران اين امت اين است كه اسلام و امام را داشته باشند كه در حقيقت قرآن را نيز حفظ كرده اند.


به ادامه مطلب رجوع کنید......



:: موضوعات مرتبط: خاطرات ودلنوشته ها , خاطرات , آشنایی با شهدا زندگی نامه , زندگی نامه الف--ج , آشنایی باشهدا وصیت نامه , وصیت نامه الف--ج , فرماندهی کل قوا ,
:: برچسب‌ها: شهید , شهادت , ایزدی , محمود ایزدی , سرداران دفاع مقدس , شهدای دفاع مقدس , شهدای طالخونچه , شهدای ایران , عملیات فرماندهی کل قوا ,
:: بازديد از اين مطلب : 1452
|
امتياز مطلب : 4
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 20
تاريخ انتشار : شنبه 21 بهمن 1391 | نظرات (0)
نوشته شده توسط : محسن

شهید علی کارگرطالخونچه

بيست و دوم مرداد 1346، در شهرستان اصفهان چشم به جهان گشود. پدرش مرتضی، عطار بود و مادرش بتول نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان  بسیجی در جبهه حضور يافت. هجدهم ارديبهشت 1362، در شرهانی ایلام توسط نیروهای عراقی شهيد شد. تا کنون اثری از پیکرش بدست نیامده است.



:: موضوعات مرتبط: آشنایی با شهدا زندگی نامه , زندگی نامه ع--ل , شهدای شهر طالخونچه , شهیدعلی کارگر ,
:: برچسب‌ها: شهید علی کارگرطالخونچه , شهدای طالخونچه , طالخونچه , شهید , شهر طالخونچه , یادواره شهدای شهر طالخونچه ,
:: بازديد از اين مطلب : 1680
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 74
تاريخ انتشار : چهارشنبه 06 دی 1391 | نظرات (0)
نوشته شده توسط : محسن

پاسدارشهید کاظم نقی زاده


در سال 1347 در خانواده ای مذهبی و متدین فرزندی به دنیا آمد که نامش را کاظم نهادند . کاظم تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه شهید مطهری آغاز کردند و تحصیلات خود را تا مقطع سوم راهنمایی به اتمام رساند .از همان دوران کودکی مقید به انجام فرائض دینی بودند، بر همین اساس در بین بچه های محل بسیار دوست داشتنی بودند . پدر و مادر ایشان علاقه زیادی به کاظم داشتند زیرا او همیشه به پدر و مادر خود احترام می گذاشت و در بین دیگر برادران و خواهران خود الگو و نمونه بودند . ایشان اهمیت زیادی به نماز اول وقت می دادند و ابراز عشق و علاقه زیادی به رهبر معظم انقلاب خمینی عزیز می کردند و همیشه با ذکر جمله «سر و جانم فدای آقا» ارادت خود را نسبت به بنیانگذار انقلاب بیان می نمود ....




به ادامه مطلب رجوع کنید....



:: موضوعات مرتبط: آشنایی با شهدا زندگی نامه , زندگی نامه م--ی , آشنایی باشهدا وصیت نامه , وصیت نامه م--ی , شهیدکاظم نقی زاده ,
:: برچسب‌ها: شهدا , پاسدارشهید کاظم نقی زاده , شهدای طالخونچه , شهیدان طالخونچه , شهدای شهر طالخونچه , زندگی نامه , وصیت نامه , خاطرات , شهادت , شهید ,
:: بازديد از اين مطلب : 1563
|
امتياز مطلب : 2
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 10
تاريخ انتشار : جمعه 23 تیر 1391 | نظرات (0)
نوشته شده توسط : محسن

شهید محمدعلی فرهمند


در سال 1345 در خطّه خوزستان در شهر ابادان در خانواده ای مذهبی فرزندی به دنیا امد که نامش را محمدعلی گذاشتند . خانواده ایشان در سال ............. آبادان را به مقصد طالخونچه ترک نمودند  ودر این روستا مشغول زندگی گردیدند . محمد علی در ابتدای تولد به مدت 3 ماه مریض شدند ودر سن کودکی از شیر مادر استفاده نمی کردند . محمد علی سه ساله بود که به طالخونچه امد. دوران ابتدایی را در مدرسه شهید مطهری می گذراند و کلاس اول راهنمایی را بصورت روزانه و کلاسهای دوم و سوم را بصورت شبانه می گذراند . و روزها در کار کشاورزی در کنار پدر خود مشغول می شود . از خصوصیات اخلاقی ایشان داشتن اخلاق نیکو و مهربانی با پدر و مادر و خوش رو بودن وی بود، ایشان در کارهای خانه به مادر خود کمک می کردند و به خواندن نماز از سن 9 سالگی به بعد کاملاً اهمیت می دادند .


به ادامه مطلب رجوع کنید....



:: موضوعات مرتبط: آشنایی با شهدا زندگی نامه , زندگی نامه ع--ل , محمد علی فرهمند ,
:: برچسب‌ها: شهدا , شهید محمدعلی فرهمند , شهدای طالخونچه , شهدای شهر طالخونچه , شهید , شهادت , زندگی نامه , وصیت نامه ,
:: بازديد از اين مطلب : 2112
|
امتياز مطلب : 1
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 5
تاريخ انتشار : پنجشنبه 22 تیر 1391 | نظرات (0)
نوشته شده توسط : محسن

شهید ناصر حاج هاشمی


در سال 1343 در خانواده ای مستضعف و با ایمان در خطه خوزستان در شهر آبادان فرزندی به دنیا آمد که نامش را ناصر گذاشتند خانواده ایشان مدت 4 سال بعد از تولد ایشان به روستای طالخونچه مهاجرت نمودند . ناصر از کودکی با اخلاق نیکو و شایسته با مردم برخورد می کرد و در سن 7 سالگی به دبستان رفت و دوره راهنمایی و دبیرستان را نیز در طالخونچه گذراند و تحصیلات خود را تا دوم دبیرستان ادامه داد . او در انجمن اسلامی دبیرستان فعال بود و از اعضای فعال بسیج جواد الائمه (ع) طالخونچه نیز بود .  ایشان در راهپیمایی ها و مجالس مذهبی و نماز جمعه شرکت می کرد .


به ادامه مطلب رجوع کنید.....



:: موضوعات مرتبط: آشنایی با شهدا زندگی نامه , زندگی نامه چ--ر , ناصر حاج هاشمی , بیت المقدس ,
:: برچسب‌ها: شهدا , شهید ناصر حاج هاشمی , شهدای طالخونچه , شهدای شهر طالخونچه , طالخونچه , شهیدان , شهید , شهادت , وصیت نامه , زندگی نامه ,
:: بازديد از اين مطلب : 1664
|
امتياز مطلب : 4
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 20
تاريخ انتشار : سه شنبه 20 تیر 1391 | نظرات (0)
نوشته شده توسط : محسن

پاسدار شهید مرتضی عزیزخانی


در آخرین ماه پاییز سال 1344 در سوم شهریورماه در خانواده ای مذهبی و علاقه مند به روحانیت فرزندی به دنیا آمد که نامش را به تأسی از مولایشان حضرت علی (ع) مرتضی نامیدند . از همان اوان تولد در تربیت این فرزند کوشا بودند و او را تحت تربیت اسلامی و قرآنی قرار دادند . بطوریکه از همان دوران کودکی نمازش را می خواند با پدرش در مراسم مذهبی که در روستا برگزار می شد ، فعالانه شرکت می کرد . دوران تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید مطهری کذراند و بعد از آن مشغول ....


به ادامه مطلب رجوع فرمایید.....



:: موضوعات مرتبط: آشنایی با شهدا زندگی نامه , زندگی نامه ع--ل , آشنایی باشهدا وصیت نامه , وصیت نامه ع--ل , شهید مرتضی عزیزخانی , عملیات والفجر8 ,
:: برچسب‌ها: شهدا , پاسدار شهید مرتضی عزیزخانی , شهادت , شهید , شهیدان دفاع مقدس , پاسدار , وصیت نامه شهدا , وصیت نامه , شهدای شهر طالخونچه , شهر طالخونچه , طالخونچه , شهدای طالخونچه , زندگی نامه ,
:: بازديد از اين مطلب : 1665
|
امتياز مطلب : 4
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 20
تاريخ انتشار : سه شنبه 20 تیر 1391 | نظرات (0)
نوشته شده توسط : محسن

شهید رمضانعلی کبولی


شهید رمضانعلی کبولی در سال 1341 در شهر طالخونچه چشم به جهان گشود و در خانواده ای متدین و مذهبی پرورش یافت . دوران کودکی اش را با شادی و نشاط و محیط گرم خانواده سپری کرد و در سن 7 سالگی پا به عرصه علم و دانش نهاد و به کسب آن اهتمام ورزید . وی کودکی بود صمیمی ، مهربان ، ساده دل و در عین حال تلاشگر و ساعی بود و اوقات فراغت ....


به ادامه مطلب رجوع کنید....



:: موضوعات مرتبط: آشنایی با شهدا زندگی نامه , زندگی نامه ع--ل , شهید رمضانعلی کبولی ,
:: برچسب‌ها: شهدا , شهید رمضانعلی کبولی , xhgo , k]i , ainhd aiv xhgo , شهدای شهر طالخونچه , شهدای طالخونچه , شهید , شهادت , زندگی نامه , وصیت نامه ,
:: بازديد از اين مطلب : 1495
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 40
تاريخ انتشار : چهارشنبه 14 تیر 1391 | نظرات (0)
نوشته شده توسط : محسن

شهید نیاز علی سبزه علی


نیازعلی سبز علی در فروردین ماه سال 1342 در خانواده ای مؤمن دیده به جهان گشود و در سن شش سالگی وارد دبستان شهید مطهری شد و بعد از پایان دوران ابتدایی به مدرسه راهنمایی شهید باهنر راه یافت و پس از اخذ مدرک سیکل برای ادامه تحصیل به دبیرستان امام خمینی (فاضل) مبارکه رفت . با تشکیل دبیرستان ....



:: موضوعات مرتبط: آشنایی با شهدا زندگی نامه , زندگی نامه ز--ظ , آشنایی باشهدا وصیت نامه , وصیت نامه ز--ظ , نیازعلی سبزعلی , عملیات کربلا5 ,
:: برچسب‌ها: شهدا , شهید نیاز علی سبزه علی , شهدای شهر طالخونچه , طالخونچه , وصیت نامه , زندگی نامه , خاطرات , شهید , شهادت ,
:: بازديد از اين مطلب : 2179
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 6
|
مجموع امتياز : 40
تاريخ انتشار : چهارشنبه 14 تیر 1391 | نظرات (1)
نوشته شده توسط : محسن

شهید صادق قاسمیان


او در سال 1345 در خانواده ای مذهبی و متدین چشم به جهان گشود . انتخاب نام ششمین معصوم از امامان شیعه برای وی حکایتگر حاکمیت روح تشیع در خانواده وی می باشد ......



به ادامه مطلب رجوع کنید...



:: موضوعات مرتبط: آشنایی با شهدا زندگی نامه , زندگی نامه ع--ل , آشنایی باشهدا وصیت نامه , وصیت نامه ع--ل , شهید صادق قاسمیان , عملیات خیبر ,
:: برچسب‌ها: شهدا , شهید صادق قاسمیان , شهدای شهر طالخونچه , شهدای دفاع مقدس , وصیت نامه , زنگی نامه , شهادت , شهید ,
:: بازديد از اين مطلب : 1681
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 35
تاريخ انتشار : سه شنبه 13 تیر 1391 | نظرات (2)
نوشته شده توسط : محسن

شهید صادق باباعلیان


اینک به تماشای سیمای یکی از ستارگان آسمان شهادت می نشینیم و حیات کوتاه او را نظاره می کنیم:شهید صادق باباعلیان درسال 1346 در روستای طالخونچه در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود . والدینش همان روزهای اول نام او را صادق ....


به ادامه مطلب رجوع کنید....



:: موضوعات مرتبط: آشنایی با شهدا زندگی نامه , زندگی نامه الف--ج , آشنایی باشهدا وصیت نامه , وصیت نامه الف--ج , شهید صادق باباعلیان , عملیات کربلا5 ,
:: برچسب‌ها: شهدا , شهید صادق باباعلیان , شهدای شهر طالخونچه , شهید , شهادت , وصیت نامه شهدای شهر طالخونچه , زندگی نامه ,
:: بازديد از اين مطلب : 2644
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 7
|
مجموع امتياز : 38
تاريخ انتشار : سه شنبه 13 تیر 1391 | نظرات (1)
نوشته شده توسط : محسن

شهید صفر علی ماندیزاده


در پانزدهم خرداد سال 1345 در شهر ابادان فرزندی به دنیا آمد که نامش را صفرعلی انتخاب نمودند . خانواده ایشان از لحاظ مادی وضعیت خوبی نداشتند بر همین اساس پدر خانواده تصمیم گرفت که از آبادان به روستای طالخونچه مهاجرت نمایند که این مهاجرت در سال ............... به وقوع پیوست .



به ادامه مطلب رجوع کنید...



:: موضوعات مرتبط: آشنایی با شهدا زندگی نامه , زندگی نامه م--ی , شهیدصفرعلی ماندیزاده ,
:: برچسب‌ها: شهدا , شهید صفر علی ماندیزاده , شهدای شهر طالخونچه , شهدای ایران , شهید , شهادت , طالخونچه , وصیت نامه , زندگی نامه ,
:: بازديد از اين مطلب : 1626
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 25
تاريخ انتشار : شنبه 10 تیر 1391 | نظرات (0)
نوشته شده توسط : محسن

شهید اسمائیل خوشکام

درسال 1338 در روستای طالخونچه فرزند  حسن  خانواده بود که پا به عرصه هستیگذاشت. ایشان در خانواده ای متدین و مؤمن و بی آلایش و باصفا و مستضعف به دنیاآمد.ایشان به شغل دامپروری و چوپانی مشغول بودندو مادر ایشان هم علاوه بر انجام وظائف مقدس مادری همیار همسر خود بودند.اسماعیل که شرایط خانواده خود راکاملاً درک کرده بودند از همان ابتدای کودکی همراه و همیار پدر خود در امر دامپروری و چوپانی بود.

به ادامه مطلب رجوع کنید....






:: موضوعات مرتبط: آشنایی با شهدا زندگی نامه , زندگی نامه چ--ر , شهیداسماعیل خوشکام , عملیات والفجر10 ,
:: برچسب‌ها: شهدا , پاسدار اسماعیل خوشکام , شهید , شهدای شهر طالخونچه ,
:: بازديد از اين مطلب : 2062
|
امتياز مطلب : 2
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 10
تاريخ انتشار : چهارشنبه 10 خرداد 1391 | نظرات (3)
پذیرش تبلیغات
ليست
       
خاطرات ودلنوشته ها
آشنایی با شهدا زندگی نامه
آشنایی باشهدا وصیت نامه
شهدای دیزیچه
موضاعات متفرقه
شهدای شهر طالخونچه
شهدا-عملیات
شهدای رهنان

شهدا را ياد كنيم حتي با يك صلوات

سلام مهمان گرامي؛
خوش آمديد ،لطفا برای حمایت اطلاعاتی ما
معرفي شهداي شهر ومحل خود در سايت عضو شويد
باتشکر مديريت سايت

عضويت در سايت