نام پدر : عباس
محل تولد : شهرستان كاشمر روستاي دهنو
تاريخ تولد : 05/03/51
تاريخ شهادت : 28/07/63
محل شهادت : ميمک عاشورا
مسؤليت : مخابرات و بي سيم
شغل : دانش آموز
عضويت : بسيجي
يگان : تي 18 جوادالائمه
خاطرات مبارزاتي،سياسي
هنوز انقلاب به پيروزي نرسيده بود
كه روزي برادرم علي اكبر مقدار زيادي عكس و اعلاميه حضرت امام (ره) را آورد
به منزل و بهمن سپرد گفت اينها را مخفي كن تا بعدا بين افراد توزيع كنم من
هم گرفتم و داخل گندم ها اعلاميه ها را مخفي كردم يك روز ماموران شاه به
خانمان ريختند ومنزل را مورد بازرسي قرار دادند در آن لحظه علي اكبر نبود
آنها هم نتوانستند اعلاميه ها را پيدا كنند و بعدا علي اكبر به كمك دوستانش
اعلاميه ها و عكس ها را توزيع نمودند
گوينده:زهرا خائف - خواهر
خواب و روياي ديگران در مورد شهيد
مرحوم پدرم مدتي را در بستر بيماري
به سر برد كه بعدا همان بيماري علت فوت او شد يك شب پدرم خواب ديده بودند
كه شهيد ، عزيز برادرم علي اكبر آمده و دو عدد سيب به او مي دهد و مي گويد
پدرجان اين سيب را بخور و پدرم هم يكي را مي خورد و يكي ديگر را به خود علي
اكبر برمي گرداند و علي اكبر هم سيب را از او مي گيرد كه پدرم از خواب
بلند مي شود و بعد از مدتي دار فاني را وداع گفت و به برادرم ملحق شد.
:: موضوعات مرتبط:
خاطرات ودلنوشته ها ,
خاطرات ,
آشنایی با شهدا زندگی نامه ,
زندگی نامه چ--ر ,
عملیات عاشورا ,
:: برچسبها:
شهدای کاشمر ,
وصیت نامه ,
خاطرات ,
عملیان عاشورا ,
فرماندهان شهید ,
:: بازديد از اين مطلب : 1087
|
امتياز مطلب : 1
|
تعداد امتيازدهندگان : 4
|
مجموع امتياز : 4