آخرين ارسال هاي انجمن
انجمن
نوشته شده توسط : محسن
گلخندهاي آسمانيعازم منطقه عملياتي كربلاي پنج شديم. قبل از حركت، يك نفر به هيأت شاگرد شوفرهايي كه پاي ركاب اتوبوس مي ايستند و با ذكر مبدأ و مقصد، مسافران را دعوت به سوار شدن مي كنند، داد و فرياد مي كرد: مسافران، شب شلمچه، شش صبح معراج شهدا. شلمچه معراج، شلمچه معراج، هر چه زودتر بيايند سوار شوند، جا نمانند كه حركت كرديم، بجنب آقا بجنب، معراج، معراج؟ بيا بالا ديگر چرا اين قدر دست دست مي كني!

:: موضوعات مرتبط: خاطرات ودلنوشته ها , خاطرات ,
:: برچسب‌ها: گلخندهاي آسماني , لبخندهاي پشت خاكريز , طنز جبهه , جبهه , فرهنگ جبهه ,
:: بازديد از اين مطلب : 1000
|
امتياز مطلب : 1
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 5
تاريخ انتشار : یکشنبه 21 اردیبهشت 1393 | نظرات (1)
پذیرش تبلیغات
ليست
       
خاطرات ودلنوشته ها
آشنایی با شهدا زندگی نامه
آشنایی باشهدا وصیت نامه
شهدای دیزیچه
موضاعات متفرقه
شهدای شهر طالخونچه
شهدا-عملیات
شهدای رهنان

شهدا را ياد كنيم حتي با يك صلوات

سلام مهمان گرامي؛
خوش آمديد ،لطفا برای حمایت اطلاعاتی ما
معرفي شهداي شهر ومحل خود در سايت عضو شويد
باتشکر مديريت سايت

عضويت در سايت