آخرين ارسال هاي انجمن
انجمن
نوشته شده توسط : محسن

شهید نعمت الله مهدوی

زندگینامه :شهید نعمت اله مهدوی

در چهارم فروردين ماه سال 1344 در روستاي لنج از شهرستان مباركه فرزندي به دنيا آمد كه نامش را نعمت اله گذاردند . نعمت اله در سن 6 سالگي كه پدرش را از دست داد و مادرايشان سرپرستي او را به عهده گرفت . بعد از گذشت چند سال مادر ايشان به همسري مردي از طالخونچه به نام علي اكبر شهرياري در آمدند و از آن به بعد نعمت اله به همراه ديگر اعضاء خانواده به زندگي خود ادامه دادند . نعمت اله دوران ابتدايي را در مدرسه بهرام طالخونچه كه پدرش در اين مدرسه به عنوان خدمتگذار بود ، گذراند و تا سال دوم راهنمايي در مدرسه شهيد باهنر به تحصيلات خود ادامه دادند . بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1357 در فعاليتهاي پايگاه بسيج روستا شركت داشت و يكي از اعضاء فعال پايگاه به حساب مي آمد . در همين دوران برد كه  نعمت اله در بانك صادرات طالخونچه با روحيه بسيجي مشغول خدمت شد . نعمت اله علاقه زيادي به خدمت در بسيج از خودشان مي داد تا اينكه بواسطه آشنايي با رزمندگان طالخونچه  كه قبل از ايشان به جبهه هاي جنگ رفته بودند سرانجام تصميم گرت كه به نواي حضرت امام (ره) لبيك گفته و به همراه يك گروه 20 نفري از رزمندگان شهر در سال 1361 عازم جبهه هاي جنگ گرديد . حضور نعمت اله در اين مقطع در جنگ مواجه با شروع عمليات محرم بود كه ايشان در گردان پياده در تیپ قمر بني هاشم كه به تازگي تشكيل شده بود حضور پيدا نمود و در اين عمليات شركت نمود . ايشان در مرحله سوم عمليات محرم در عين خوش شركت داشت و در اين عمليات جاويد الاثر گرديد و مادر ايشان هميشه چشم انتظارش بود كه شايد خبري از فرزند عزيزش براي او بياورند . سرانجام در سال 74 پيكر مطهر اين شهيد كه در عمليات محرم به شهادت رسيده بود توسط گروه تفحص سپاه پيدا شد و در گلزار شهداء طالخونچه بعد از تشييع توسط مردم خدا جوي و شهيدپرور شهر طالخونجه به خاك سپرده شد .



وصیت نامه


بسم الله الرحمن الرحیم


با درود به رهبر كبير  انقلاب اسلامي ابران  و با درود به روان پاك شهيدان از صدر اسلام تا انقلاب عاشورا و از انقلاب عاشورا تا كربلاي ايران و با درود بر امت شهيد پرور ايران ولاتحسبن الذين قتلوا في سبيل اله امواتا با احيا عندربهم يرزقون به كسانيكه در راه خدا كشته شده اند نگوييد مرده اند بلكه آنان زنده اند و نزد خدا روزي مي خورند سلام بر امت الان كه دارم اين كلام را مي نويسم نمي دانيد از هيجان اينكه مي خواهم به عملیات بروم چقدر خوشحالم من مي خواهم به پدر و مادران و خواهران و برادران بگويم از اين كه من به جبهه مي رفته ام ناراحت نباشند و اگر هم شهيد شدم گريه و زاري نكنند كه من فرزند اسلام هستم و در راه خدا شهيد شده ام و اگر گريه و زاري بكنيد دشمنان اسلام شاد مي شوند و اين را بدانيد كه فرزندي كه در راه خدا شهيد شده است باعث سرافرازي است و اسلام به اين خونها پايدار است ، ما بايد خون و خونها بدهيم تا بتوانيم حقانيت اسلام را ثابت كنيم . و اين آخرين پيام من براي خانواده و ديگر فاميلها و آشنايان است هيچ وقت روحانيت مبارز را فراموش نكنيد كه اگر پشت روحانيت را خالي كنيد روحانيت شكست مي خورد و اگر روحانيت شكست خورد اسلام شكست مي خورد . و اگر اسلام شكست خورد فكر كنيد چه مصيبتي به بار مي آيد . خدايا تو شاهد باش كه چيزي عزيزتر از جانم ندارم كه فداي اسلام و قرآن بكنم . پروردگارا ؛ تو خودت يار و ياور امام امت خميني بت شكن باش . من به خانواده ام تاكيد مي كنم كه پيرو خط امام باشند و هر موقع به ياد من افتاديد و خواستيد گريه كنيد و يا بر سر قبر من بياييد آن لحظه به فكر امام حسين (ع) باشيد كه در آن زمان چگونه با يزيد براي آزادي مسلمانان از زير سلطه ، خود و فرزندانش را دو دستي تقديم حق تعالي نمود . مادر عزيزم لباسهاي مرا بر ميخ هاي ديوار آويزان كن چونكه من نمرده ام بلكه زنده ام . برادران و خواهران من به جبهه رفتم تا شايد در عملياتي كه در پيش است بتوانم شركت كنم و بتوانيم كربلا را آزاد كنيم و پس از آزادي كربلا همان طور كه امام گفت : راه قدس از كربــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلا مي گذرد بسوي قدس بشتابيم و سرزمين لبنان را از دست صهيونيسم كافر آزاد كنيم و مسلمين جهان را به پيروزي برسانيم و پرچم پر افتخار اسلام را بر آسمان سراسر جهان برفراز كنيم . مادرم اگر من شهيد شدم زينب وار پيام مرا به امت شهيد پرور برسان و چون كوه استقامت كن زيرا كه با استقامت تو دشمنان اسلام نابود مي شوند و از شما مي خواهم كه در مقابل اين منافقان قاطعانه استقامت كنيد كه حضرت علي (ع) در اين باره فرموده اند : اي سپاه اسلام اين منافقان گرسنه جنگند و از شما تقاضای چنین طعامی را کرده اند پس اینک یا به خواری تن دهید و راه پستی را پیش گیرید و یا شمشیرها را از خونشان سیراب سازید ، مرگ شما وقتی است که زنده بمانید اما مقهور و سرافکنده و حیات حقیقی شما وقتی است که بمیرید اما سرفراز و پیروز . امروز افتخارمان این است که در راه عقیده ای جهاد می کنیم که به حقانیت آن کاملا آگاهی داریم و غیر از این برایمان راهی نمی ماند که یا پیروزیم و یا شهادت را چون اسلحه ای مرگبار بر فرق دشمن فرود آوریم . خدایا مرا در راهت ثابت قدم بدار . پدر و مادرم را از صمیم خاطر سلام عرض می کنم و مرا ببخشید . برادران و خواهران از خدا بخواهید امام را سالم و سلامت نگه دارد . رزمندگان اسلام را دعاکنید و از خدا بخواهید که هر چه زودتر پیروز شوند خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار تاریخ نگارش وصیتنامه قبل از عملیات محرم سال 61

والسلام

نعمت ا... مهدوی



:: موضوعات مرتبط: آشنایی با شهدا زندگی نامه , زندگی نامه م--ی , آشنایی باشهدا وصیت نامه , وصیت نامه م--ی , شهید نعمت الله مهدوی , عملیات محرم ,
:: برچسب‌ها: شهدا , شهید نعمت الله مهدوی , شهدای شهر طالخونچه , شهدای طالخونچه , شهیدان دفاع مقدس , طالخونچه ,
:: بازديد از اين مطلب : 1771
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 2
|
مجموع امتياز : 13
تاريخ انتشار : چهارشنبه 10 خرداد 1391 | نظرات (1)
مطالب مرتبط با اين پست
ليست
مي توانيد ديدگاه خود را بنويسيد

سامانه پیام کوتاه ویژه در تاريخ : 1348/10/11 - - گفته است :
سلام

وبلاگ خوبی دارید.

سامانه پیام کوتاه + شارژ اولیه رایگان + تخفیف ویژه

ماه شعبان فقط 4000 تومان تحویل بصورت

آنلاین و لحظه ای :: فرصت را از دست ندهید !

امکانات هم می توانید اینجا ببینید :

http://sms-ir.com/blog/?p=22

کد امنیتی رفرش

پذیرش تبلیغات
ليست
       
خاطرات ودلنوشته ها
آشنایی با شهدا زندگی نامه
آشنایی باشهدا وصیت نامه
شهدای دیزیچه
موضاعات متفرقه
شهدای شهر طالخونچه
شهدا-عملیات
شهدای رهنان

شهدا را ياد كنيم حتي با يك صلوات

سلام مهمان گرامي؛
خوش آمديد ،لطفا برای حمایت اطلاعاتی ما
معرفي شهداي شهر ومحل خود در سايت عضو شويد
باتشکر مديريت سايت

عضويت در سايت