آخرين ارسال هاي انجمن
انجمن
نوشته شده توسط : محسن

بنام خدا پاسدار حرمت خون شهیدان من مرتضی اردانی فرزند علی شهادت می دهم که خدا یکی است (قل هو الله احد) ومحمد فرستاده او وخاتم النبیین است.

معتقدم که ولایت فقیه ضامن پیروزی ما ومملکت ما واسلام است زیرا رهنمود های رهبری یکی از رموز پیروزی است و با لاخره در آستانه حلول سال جدید که بیش از18ماه از جنگ تحمیلی می گذرد وبوی دل انگیز پیروزی مشام امت انقلابی وبخصوص رزمندگان جبهه حق علیه باطل را نوازش می دهد و در این مدت این ملت آنچه که داشتند در طبق اخلاص گذاشتند و پیشکش رزمندگان جبهه حق کردند آن یکی جانش را و دیگری فرزندش را و آن بانوی خانه دار که دست خویش را از این فیض عظیم کوتاه می بیند گوشواره اش را تقدیم می کند. من در این میان هم وظیفه خویش دانستم که با جان ودل به چنین خلقی کمک کنم، زیرا در این راه چه کشته شوم وچه بکشم در هر صورت پیروز هستم وبالاخره ما برنده جنگ هستیم و هیچ تردیدی در آن نیست پس بگذار راهی را انتخاب کرده باشم که در آن خط یاری بی چون چرای پروردگار بدرقه راه ماست و در این خط که حضور یکپارچه مردم در 


شهداي دانشجو


صحنه بچشم می خورد من هم از این مردم جا نمانده باشم.

و اما سخنی با پدرم : پدر جان بخاطر مرگ من هیچ ناراحت نباش زیرا من متعلق به شما نبودم. من را خدا به شما داد و من را خدا از شما گرفت و برای زحمتی که شما در بزرگ کردن من کشیده اید پیش خدا اجری بس بزرگ دارید. اگر که خداوند رحمان مرا در زمره کسانی قرار دهد که لیاقت آن را داشتند که به ندای هل من ناصر ینصرنی امام حسین (ع) سید شهیدان پاسخ دادند، در این صورت من شفیعی در روز قیامت برای شما خواهم بود. پس دعا کنید که خدا از گناهان ما درگذرد ومورد عفو خود قرار دهد و در زمره شهیدان گلگون کفن خویش محسوب نماید و تو مادرم شب اول شهادتم را برابر با شب خواستگاری رفتن و شب سوم را برابر عقد کنان و شب هفتم را برابرشب عروسی بدان، زیرا کشته شدن در این راه اجری بس بزرگ دارد و تو فقط تشکر کن که خدایا چقدر مرا سر بلند کردی که فرزندم شهید در راه توشد و بالاخره پیام به برادران و خواهرم که انشاء الله در خط امام باشند این است که همیشه خدا را به یاد داشته باشند و پیام به دوستان و فامیلهایم این که دست از تبعیت امام و دنباله روی او بر ندارند، زیرا او تنها کسی است که می تواند این کشتی طوفان زده را به ساحل نجات ببرد. زیرا او حسین زمان ماست او را یاری کنید . ودر پایان از خدا می خواهم که از گناهانم درگذرد و مرا مورد عفو و کرم خویش قرار دهد. آمین




:: موضوعات مرتبط: آشنایی باشهدا وصیت نامه , وصیت نامه الف--ج ,
:: برچسب‌ها: شهداي دانشجو , شهداي استان اصفهان , اصفهان و دفاع مقدس , هل من ناصر ينصرني , وصيت نامه شهدا , وصيت نامه , زندگي نامه ,
:: بازديد از اين مطلب : 1155
|
امتياز مطلب : 3
|
تعداد امتيازدهندگان : 4
|
مجموع امتياز : 14
تاريخ انتشار : چهارشنبه 07 خرداد 1393 | نظرات (0)
نوشته شده توسط : محسن


وصيت نامه شهداي دانشجوان شاء ا... که همگی شما این برادر حقیر و کوچکتر خود را می بخشید و اگر عملی ناشایست مرتکب شده ام که موجبات ناراحتی شما را فراهم آورده است از همه شما حلالیت می طلبم. خواهران و برادرانم امیدوارم که در کنار خانواده هایتان زندگی خوب و با صفا و پر نشاطی را سپری کنید و از آن لذت برید و.........







:: موضوعات مرتبط: آشنایی با شهدا زندگی نامه , آشنایی باشهدا وصیت نامه , عملیات والفجر10 ,
:: برچسب‌ها: شهيد , وصيت نامه , زندگي نامه , شهداي دانشجو , شهيد احمدپور , شهداي اصفهان ,
:: بازديد از اين مطلب : 986
|
امتياز مطلب : 3
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 18
تاريخ انتشار : یکشنبه 04 خرداد 1393 | نظرات (0)
نوشته شده توسط : محسن

وصيت شهدا

"هركس دير برسد باخته است"

شهيد عبدالواحد نصيرپور در سال 1345 در شهرستان مرودشت ديده به جهان گشود و در دامان و آغوشي زلال تر از آب و آيينه پرورش يافت.

هنوز بيش از چند بهار از عمر بابركتش نمي گذشت كه پا به پاي خانواده به شيراز مهاجرت كرد و دوران پرخاطره كودكي را در جوار بارگاه ملكوتي شاهچراغ گذرانيد. در هفت سالگي راهي دبستان شد و پس از گذراندن موفقيت آميز مقطع ابتدايي و راهنمايي در دبيرستان ابوذر شيراز مشغول به تحصيل گرديد. دوران تحصيل او با حركات توفنده انقلابي امت شهيدپرور مصادف بود و شهيد نصيرپور با وجود سن كم در بسياري از فعاليت هاي ضد رژيم شركت كرد.

جنگ تحميلي در وجود نوراني شهيد شور و شوقي آتشين افروخت و او كه تا يك سال پس از شروع جنگ به علت سن كم از حضور در جبهه محروم بود، نهايتا در سال 1360 و در سن 15 سالگي به عنوان يك بسيجي قهرمان راهي عرصه هاي خون و شهادت گرديد. وي در چندين عمليات شركت كرد و زخم فراق را با زخم گلوله هاي آتشين درآميخت و استواري و از خودگذشتگي را با تحمل جراحت تير و تركش دشمن به تصوير كشيد. حجب و حيا، تواضع و فروتني و اخلاص از سيماي سراسر نور او جلوه گر و ارادت به خاندان اهل بيت عصمت و طهارت در رگ و جانش آميخته بود و به سرور شهيدان آقا اباعبدالله (ع) و علمدار كربلايي او ارادت خاص داشت چنان كه خطاب به دوستان خود مي فرمود: "از خدا مي خواهم كه دستهايم چون ابوالفضل العباس قطع شود و بدنم سه روز همچون آقا اباعبدالله در آفتاب بماند". و تقدير آسماني او نيز چنين بود.

در آستانه بهار 1367 كوه هاي خرمال، گلرنگ از شقايق هاي نودميده اي شد كه فرياد سرخ صدها شهيد به خون خفته را به گوش آسمان رساندند.

شهيد نصيرپور در 29 اسفند 1366 آخرين زخم نياز را بر جان پذيرفت و كبوترانه در بي نهايت آسمان به پرواز درآمد.

پيكر مطهر اين سردار شهيد سه روز پس از شهادت به پشت جبهه انتقال يافت و در يازده فروردين 1367 بر دستهاي قدرشناس امت شهيدپرور شيراز تشييع و در جوار ساير همرزمانش به خاك سپرده شد.

شهيد نصيرپور علاوه بر مسئوليت هايي كه در حفاظت فرودگاه شيراز به عهده داشت، در مدت زمان حضور در جبهه با عنوان فرمانده گردان در بسياري از عمليات ها از جمله فتح المبين، محرم، كربلاي 1، 2، 3، 4، 5 و والفجر10 در غرب و جنوب حضوري فعال داشت و امروز از آن همه مردي و مردانگي برگهاي خونيني به يادگار مانده است كه كلام عارفانه او را به زيبايي تمام در خود جاي داده است.


وصيت نامه :


دوستان، آشنايان و برادران! ... بياييد براي يك بار هم كه شده با خود بيانديشيد كه: "از كجا آمده ام آمدنم بهر چه بود". هر كس كه انسانيت را يافت، زندگي كرده است. خدا نكند كه وقت زندگي كردن تمام شده باشد (مرگمان رسيده باشد) و معني زندگي را نيافته باشيم. در همه امور (سياست، ديانت، احكام و ...) پيرو رهبر باشيد. چيزي بگوييد كه امام مي گويد و راهي برويد كه امام مي رود.



:: موضوعات مرتبط: آشنایی با شهدا زندگی نامه , زندگی نامه م--ی , آشنایی باشهدا وصیت نامه , وصیت نامه م--ی , عملیات کربلای 1 ,
:: برچسب‌ها: شهداي كربلاي يك , كربلا , شهيد , وصيت , زندگي نامه , شهيدان , اصفهان , خراسان , مشهد , قم , خوزستان , شيراز , شهداي شيراز ,
:: بازديد از اين مطلب : 968
|
امتياز مطلب : 1
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 5
تاريخ انتشار : یکشنبه 21 اردیبهشت 1393 | نظرات (0)
نوشته شده توسط : محسن

پيروزي واقعي

" عزيزان ما با شهادت شكست نمي خوريم بلكه با ترك جنگ و دفاع نكردن از جنگ است كه خواري و ذلت خود را به دست خودمان امضا مي كنيم. امام حسين (ع) شهيد شد ولي در واقع به پيروزي رسيد او با شهادتش عقيده وايمان و آرمانش را زنده نمود و اكنون ما مشاهده مي كنيم كه خط سرخ او رهرواني جان بركف دارد.. . "

عليرضا شهر يسوند با نگاشتن خون نامه خويش در شب عمليات والفجر(8 ) به اروند پرخروش زد و در آن موج خروشان به ساحل سبز يقين رسيد, او در والفجر(8 ) جاودانه شد. در زندگينامه اش چنين آمده است:

فرهاد از همان سنين طفوليت داراي چهره اي روشن و با هيبت بود, محبت او در دل همه اهل خانه و دوستان جاداشت. فرهاد در كودكي از ذكاوت و هوش خوبي برخوردار بود و كنجكاوانه بدنبال همه چيز مي رفت و جز شاگردان ممتاز و با اخلاق بود, او بارها جوايزي از طريق اوليا و بستگان دريافت كرده بود.

با دوستان خود بسيار خوشرفتاري مي كرد و هيچگاه از وي حرف دروغي شنيده نشده, هميشه سعي مي كرد حقيقتي را كه مي بيند بگويد و ديگران را امر به معروف و نهي از منكر كند و از توهين و غيبت ديگران بپرهيزد و در كم كم همين حس عدالت طلبي, حق جويي و اخلاص فرهاد بود كه او را به طرف مسائل و احكام اسلام سوق داد و توانست اسلام را بشناسد و سپس به احكام آن عمل نمايد.

فرهاد شيرالي جوان مهذب اهوازي در حماسه سترگ دفاع ملت حضور شاهدانه اي داشت و سرانجام در عمليات طريق القدس به فيض شهادت نائل آمد.



:: موضوعات مرتبط: خاطرات ودلنوشته ها , خاطرات , آشنایی با شهدا زندگی نامه , زندگی نامه ز--ظ ,
:: برچسب‌ها: زندگي نامه , بزرگان , كلمات قصار , شهادت , عدالت , حماسه , ملت , حضور شاهدانه , طريق القدس , قدس , مسائل واحكام ,
:: بازديد از اين مطلب : 1100
|
امتياز مطلب : 1
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 5
تاريخ انتشار : سه شنبه 12 فروردین 1393 | نظرات (1)
نوشته شده توسط : محسن

محمود رفيعي در سال 1337 در شهرستان بوشهر ديده به جهان گشود و زندگي سراسر نور خود را با لبخندي مهربان و شور و شوقي کودکانه آغاز کرد در حاليکه هفتمين پائيز زندگي را در حکومت ستمشاهي تجربه مي کرد راهي مدرسه شد و تحصيلات خود را تا اخذ مدرک فوق ديپلم ادامه داد محمود در زمان مبارزات امام خميني عليه حکومت پهلوي همدوش امت سلحشور در تظاهرات و راهپيمائي ها حضور يافت و چندين بار هم توسط نيروهاي ساواک دستگير و مورد ضرب و شتم قرار گرفت پس از اخذ مدرک کارداني به استخدام صدا و سيماي بوشهر درآمد و با شروع حملات ددمنشانه دشمن بعثي به مرزهاي ايران اسلامي به جبهه هاي نبرد حق عليه باطل شتافت و سرانجام در تاريخ 23/5/1367 در جريان عمليات مرصاد و در سن 30 سالگي و در آخرين روزهاي جنگ بر خوان نعمت الهي ميهمان شد پيکر پاکش نيز در گلزار شهداي بوشهر محله امامزاده به خاک سپرده شد.

محمود رفيعي نجات

وصیت نامه شهید محمود رفیعی نجات

"و لا تحسبن الذین قتلو فی سبیل ا... امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون "

با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امام خمینی(ره) و درود بر ملت شهید پرور ایران و مردم قهرمان بندر بوشهر .سلام بر شما پدر و مادر عزیزم امیدوارم که حالتان خوب و خوش و خرم باشید از شما پدر و مادر و خواهران و برادران عزیزم می خواهم اگر من شهید شدم و به آرزویم رسیدم برایم گریه نکنید و خوشحال باشید زیرا گریه و ناراحتی شما دشمن را خوشحال خواهد کرد و روح من آزرده خواهد شد . از تمام خواهران و برادران شهید پرور بوشهر می خواهم که امام امت این امید دردمندان جهان را تنها نگذارند و برای طول عمر او دعا کنند و برای رزمندگان هم دعا کنند . دلم می خواهد در تشییع جنازه ام کسی برایم گریه نکند تا این ضد انقلابیون پی به واقعیت اسلام ببرند و با آغوش باز به اسلام برگردند . از منافقین می خواهم که با دیده باز به اسلام نگاه کنند ، از تمام مردم حزب ا... بوشهر می خواهم که رابطه خود را با سپاه و بسیج قطع نکنند و داوطلبانه به جبهه ها بروند و سنگرهای شهیدان را پر کنند زیرا بعد از جنگ با عراق نوبت جنگ با اسرائیل صهیونیسم است. پدر بزرگوارم باید مرا ببخشید چون سرپیچی من از فرمان شما زیاد بود و می بخشید چون راهی که رفته ام وقتی به آرزویم رسیدم آسوده و راحت باشید و پدر بزرگوارم از اینکه مرا به این سن رسانده اید متشکرم اجرتان با خدا . مادر عزیزم از اینکه زحمتهای فراوانی را برای من متحمل شده اید تشکر می کنم اجر شما هم با خدای توانا باشد . محل دفن با رضایت پدر و مادرم باشد .دیگر عرضی ندارم – خدمتگزار شما محمود رفیعی نجات . " خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار " 61/7/9



:: موضوعات مرتبط: آشنایی با شهدا زندگی نامه , زندگی نامه چ--ر , آشنایی باشهدا وصیت نامه , وصیت نامه چ--ر , عملیات مرصاد ,
:: برچسب‌ها: شهدا , عمليات مرصاد , وصايا , زندگي نامه , خاطرات ,
:: بازديد از اين مطلب : 1231
|
امتياز مطلب : 1
|
تعداد امتيازدهندگان : 5
|
مجموع امتياز : 5
تاريخ انتشار : شنبه 02 فروردین 1393 | نظرات (0)
پذیرش تبلیغات
ليست
       
خاطرات ودلنوشته ها
آشنایی با شهدا زندگی نامه
آشنایی باشهدا وصیت نامه
شهدای دیزیچه
موضاعات متفرقه
شهدای شهر طالخونچه
شهدا-عملیات
شهدای رهنان

شهدا را ياد كنيم حتي با يك صلوات

سلام مهمان گرامي؛
خوش آمديد ،لطفا برای حمایت اطلاعاتی ما
معرفي شهداي شهر ومحل خود در سايت عضو شويد
باتشکر مديريت سايت

عضويت در سايت